به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

حکیمه سادات حسینی مهرآبادی

فهرست مطالب این نویسنده: 8 عنوان
  • حکیمه سادات حسینی مهرآبادی
    حکیمه سادات حسینی مهرآبادی
    (1397) کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه قم
  • ملیحه اصغری*، حکیمه سادات حسینی مهرآبادی
    هدف

    پژوهش حاضر به جهت بررسی اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان انجام شد.

    روش

    این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و  روش مور استفاده توصیفی - همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان شاغل آموزش و پرورش استان قم در سالتحصیلی1402-1401 به تعداد (12549نفر) تشکیل می دادند. حجم نمونه 212 نفر بود که گزینش آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس سه پرسشنامه هوش معنوی SISRI24 کینگ (2008) و  پرسشنامه تجربه زیبایی شناختی  AEQ ونزر (2018) و پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS)داینر و همکاران (1985) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار25 SPSS و AMOS26صورت پذیرفت.

    یافته ها

     بین تمام مولفه های هوش معنوی و کیفیت تجربه زیباشناختی (59/0=r) و رضایت از زندگی (47/0=r) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین تجربه زیباشناختی و رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد (45/0=r). یافته های تحلیل مسیر نیز میانجی گری کیفیت تجربه زیبایی شناختی در رابطه هوش معنوی و رضایت از زندگی را تایید می کند.
     

    نتیجه گیری

    در نهایت می توان گفت هوش معنوی و کیفیت تجربه زیبایی شناختی از متغیرهای مهم در رضایت از زندگی معلمان  هستند.

    کلید واژگان: هوش معنوی، تجربه زیبایی شناختی، رضایت از زندگی، معلمان، معادلات ساختاری
    Maliheh Asghari *, Hakimeh Sadat Hosseini Mehrabadi

    Purpsoe:

     The present study was conducted to investigate the mediating effect of the quality of aesthetic experience on the relationship between spiritual intelligence and life satisfaction in teachers.

    Methodology

    This study was practical in terms of purpose& in terms of method was descriptive-correlation with emphasis on structural equations. The statistical population of the research consisted of all teachers working in education in Qom province in the academic year of 1402-1401 in the number of (12549 people). To determine the sample size, Cochran's formula was used and 372 people were selected as a sample, which was selected using available sampling method. Data collection was based on three spiritual intelligence questionnaires, SISRI 24, King (2008), aesthetic experience questionnaire AEQ Wenzer (2018) and life satisfaction questionnaire (SWLS) Diener et al. (1985). Data analysis was done with SPSS25 and AMOS 26 software.

    Findings

    There is a positive and meaningful relationship between all the components of spiritual intelligence and the quality of aesthetic experience and life satisfaction. There is also a significant relationship between aesthetic experience and life satisfaction. The findings of the path analysis also confirm the mediation of the quality of aesthetic experience in the relationship between spiritual intelligence and life satisfaction.

    Conclusion

    Finally, it can be concluded that spiritual intelligence and the quality of aesthetic experience are important variables in teachers' life satisfaction.

    Keywords: Spiritual Intelligence, Aesthetic Experience, Life Satisfaction, Teachers, Structural Equations
  • حکیمه سادات حسینی مهر آبادی، ملیحه اصغری *

    مقاله حاضر درصدد شناسایی عوامل اثرگذار بر شکاف نسلی و ارایه راهکار در نظام آموزش و پرورش می باشد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی، متنی و شامل بررسی مقالات و متون در حوزه شکاف نسلی بالاخص در حوزه آموزش و پرورش است و در آن منابع معتبر و به روز استفاده شده است. یافته ها نشان داد مولفه های اثرگذار بر شکاف نسلی در پنج بعد فردی و خانوادگی، آموزشی-محیطی، اجتماعی-فرهنگی، سیاسی و دینی-مذهبی دسته بندی می شوند. شاخص های استخراج شده در حوزه فردی و خانوادگی عبارتند از: عدم ارتباط، میزان آشنایی خانواده با فناوری، سبک تربیتی خانواده، ساختار خانواده، پایگاه اجتماعی و اقتصادی، اصول حاکم بر مدیریت خانواده، سبک زندگی، برداشت متفاوت از روابط، سواد رسانه ای و تحصیلات والدین؛ حوزه فرهنگی- اجتماعی عبارتند از: رسانه-های دیداری و شنیداری، رسانه های جمعی غربی، نوع استفاده از اشکال تکنولوژی، شبکه های اجتماعی مجازی، نحوه گذران اوقات فراغت، مدرنیسم و جهانی شدن؛ حوزه دینی- مذهبی عبارتند از: غفلت از دین و تربیت دینی، عدم توجه به ارزش ها، میزان دینداری خانواده و توجه به نظارت ارزشی؛ حوزه آموزشی- محیطی عبارتند از: نظام آموزشی (برنامه ریزان و معلمان)، برنامه درسی پنهان، معاشرت با همسالان و توجه بیشتر به آموزش به جای پرورش؛ حوزه سیاسی عبارتند از: سیاست گذاری فرهنگی، توزیع ناعادلانه امکانات و عدم وفاق ملی در جامعه. در انتها راهکارهایی برای کاهش شکاف نسلی در آموزش و پرورش ارایه شد.

    کلید واژگان: شکاف نسلی، همبستگی نسلی، گسست نسلی، آموزش و پرورش
    Hakime Sadat Hosseini, Maleehe Asghari

    This article aims to identify the factors affecting the generation gap and provide a solution in the education system. The method of this research is descriptive-analytical, textual, and includes the review of articles and texts in the field of generation gap, especially in the field of education, and reliable and up-to-date sources have been used. The findings showed that the factors affecting the generation gap are classified into five dimensions: personal and family, educationalenvironmental, social-cultural, political and religious-religious. The indicators extracted in the individual and family sphere are: lack of communication, family familiarity with technology, family upbringing style, family structure, social and economic base, principles governing family management, lifestyle, different perception of relationships, media literacy. and parental education; The socio-cultural field includes: visual and audio media, Western mass media, the type of use of forms of technology, virtual social networks, how to spend leisure time, modernism and globalization; The religious field includes: neglecting religion and religious education, not paying attention to values, the level of family religiosity and paying attention to value supervision; The educational-environmental field includes: educational system (planners and teachers), hidden curriculum, socializing with peers and paying more attention to education instead of education; The political field includes: cultural politics, unfair distribution of facilities and national disharmony in the society. At the end, solutions were presented to reduce the generation gap in education.

    Keywords: Generation gap, generation solidarity, generation gap, education
  • پایش نوجوانی / مولفه های موثر بر ترویج زندگی سالم و پیشگیری از رفتارهای پرخطر نوجوانان
    حکیمه سادات حسینی مهرآبادی
  • کنترل سنجیده! / تاثیر بازخوردهای عاطفی خانواده در شکل گیری سبک های هویتی فرزندان
    حکیمه السادات حسینی مهرآبادی
  • چو شادی بکاهد بکاهد روان / به زیستی روانشناختی در شرایط همه گیری کرونا
    حکیمه سادات حسینی مهرآبادی
  • حکیمه سادات حسینی مهرآبادی*، ملیحه اصغری
    پژوهش حاضر، با هدف بررسی پیش بینی مسئولیت پذیری اجتماعی بر اساس عملکرد خانواده در دانشجویان دختردانشگاه قم انجام گرفته است. این پژوهش از نظر اهداف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 4687 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه قم بود که 354 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای از طریق جدول مورگان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مسئولیت پذیری اجتماعی اسکایت، اسمیت و بکرز (2004) و عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1950) استفاده شد که پایایی آنها براساس آلفای کرونباخ به ترتیب 0/734و 0/914 بدست آمد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها در پژوهش های مختلف تایید شده است. برای تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی، از آزمون های استنباطی کولموگروف- اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد7/7 درصد از واریانس مسئولیت پذیری اجتماعی از طریق عملکرد خانواده قابل تبیین است. همچنین بر اساس بررسی ها عملکرد خانواده پیش بینی کننده مسئولیت پذیری اجتماعی در دانشجویان دختر دانشگاه قم است. بدین ترتیب به نظر می رسد جهت دستیابی به مزایای مسئولیت پذیری در سطح جامعه، توجه به عملکرد خانواده دانشجویان که از عوامل موثر بر توسعه ملی هستند، ضروری می باشد.
    کلید واژگان: مسئولیت پذیری اجتماعی، عملکرد خانواده، دانشجویان دختردانشگاه قم
    Hakimeh Sadat Hosseini Mehrabadi *, Malihe Asghari
    The present study aimed to investigate the prediction of social responsibility based on family performance in female students of Qom University. This research is applied in terms of objectives and descriptive in terms of data collection method. The statistical population included 4687 female students of Qom University, 354 of whom were selected by stratified random sampling through Morgan table. Data were collected using the standard Skate, Smith and Bakers (2004) Social Responsibility Questionnaire and the Epstein, Baldwin and Bishab (1950) family performance questionnaires, whose reliability was 0.734 and 0.914 based on Cronbach's alpha, respectively. The face and content validity of the questionnaires have been confirmed in various studies. In addition to descriptive statistics, Kolmogorov-Smirnov inferential tests, Pearson correlation and regression tests were used to analyze the data. Findings showed that 7.7% of the variance of social responsibility can be explained by family performance. Also, according to studies, family performance predicts social responsibility in female students of Qom University. Thus, in order to achieve the benefits of responsibility at the community level, it seems necessary to pay attention to the performance of students' families, which are effective factors in national development.
    Keywords:
    Keywords: social responsibility, family performance, female students of Qom University
  • حکیمه سادات حسینی مهرآبادی*، سهراب عبدی زرین

    پژوهش حاضر، با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی و مسئولیت پذیری اجتماعی بر اساس عملکرد خانواده و سبک های هویت در دانشجویان دختردانشگاه قم در سال تحصیلی 97-1396 انجام گرفت. این پژوهش از نظر اهداف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تعداد 4687 نفر از دانشجویان دختردانشگاه قم است، که درسال تحصیلی 97-96 در این دانشگاه مشغول به تحصیل هستند که 354 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای از روی جدول کرجسی- مورگان انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از چهار پرسشنامه استاندارد، مسئولیت پذیری اجتماعی اسکایت، اسمیت و بکرز (2004)، بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1950) و سبک های هویت بروزنسکی (1989) استفاده شده است که پایایی آنها براساس آلفای کرونباخ به ترتیب 734/0، 821/0، 914/0 و 879/0 بدست آمده است. برای تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی، از آزمون های استنباطی کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. یافته ها نشان داد: 1) 6/30 درصد از واریانس بهزیستی روانشناختی از طریق عملکرد خانواده و سبک های هویت قابل تبیین است. 2) 7/10 درصد از واریانس مسئولیت پذیری اجتماعی از طریق عملکرد خانواده و سبک های هویت قابل تبیین است.

    کلید واژگان: بهزیستی روانشناختی، مسئولیت پذیری اجتماعی، عملکرد خانواده، سبکهای هویت
    Hakimeh Sadat Hosseini Mehrabadi *, Sohrab Abdi Zarrin

    The present research was conducted with the aim of Prediction of Psychological Well-being and Social Responsibility in terms of Family Function And Identity Styles in Female Students of the University of Qom in The Academic Year of 2017-18. The research method is applied in terms of objectives, and in terms of information gathering method, it is descriptive of correlation type. The statistical population includes 4687 of female students of Qom University who study in this year's academic year of 2017-18. 354 of them were selected by stratified random sampling from Morgan, Krejcie and Kohen tables. For collecting data, four standard questionnaires, social responsibility( Schuyt, Smit and Beckers; 2004) with Cronbach's alpha 0/734, psychological well-being (Ryff ;1989) with Cronbach's alpha 0/821, family Function questionnaire (McMaster ;1950) with Cronbach's alpha 0/914, and Identity Style Questionnaire (Berzonsky ;1989)) with Cronbach's alpha 0/879 were used. In addition to descriptive statistics, inferential tests of Kolmogorov–Smirnov, Pearson correlation, regression were used to analyze the data. The findings showed: 1) 30/6 percent of variance of psychological well-being can be explained through family function and identity styles. 2) 10/7 percent of variance in social responsibility can be explained through family function and identity styles

    Keywords: Psychological well-being, social responsibility, Family function, Identity styles
فهرست مطالب این نویسنده: 8 عنوان
  • حکیمه سادات حسینی مهرآبادی
    حکیمه سادات حسینی مهرآبادی
    (1397) کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه قم
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال