به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

a. a. ravasi

  • علی اوصالی، سیروس چوبینه، رحمان سوری، علی اصغر رواسی، حسین مصطفوی
    زمینه و هدف
    افزایش سن، عوامل التهابی و سندروم متابولیک از عوامل موثر در کاهش عملکرد شناختی می باشد. هدف از این تحقیق بررسی اثرگذاری 12 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط بر سطوح IL-6، IL-10 و حافظه ی میان مدت زنان 50 تا 65 ساله مبتلا به سندروم متابولیک می باشد.
    روش بررسی
    24 زن مبتلا به سندروم متابولیک به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه 12 نفره تمرین و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین هفته ی اول سه دوره ی 8 دقیقه ای با فواصل استراحت پنج دقیقه با شدت 60 تا 70 درصد از ضربان قلب ذخیره ای، تمرینات خود را انجام دادند. با سپری شدن هر هفته، یک دقیقه به مدت زمان دوره های تمرین افزوده می شد. میزان سطوح IL-6، IL-10 توسط رادیوایمونواسی، میزان حافظه ی میان مدت نیز توسط آزمون یادداری تصویری مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین IL-6 پس از سه ماه تمرین هوازی نسبت به پیش آزمون به طور معنی داری کاهش یافت، میانگین IL-10 و حافظه ی میان مدت پس از سه ماه تمرین به طور معنی داری افزایش یافت (05/0 >P). همچنین هیچ تغییر معنی داری در سطوح IL-6، IL-10 و حافظه ی میان مدت گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون مشاهده نگردید (05/0P>).
    نتیجه گیری
    در اثر تمرین هوازی سه ماهه با شدت متوسط میانگین IL-6 کاهش و میانگین IL-10 افزایش یافت. در نتیجه می توان گفت که احتمالا کاهش میانگین IL-6 و افزایش میانگین IL-10 موجب بهبودی عملکرد حافظه ی میان مدت گردیده است.
    کلید واژگان: تمرین هوازی، IL، 6، IL، 10، حافظه ی میان مدت، سندروم متابولیک
    A. Osali, S. Choobineh, R. Soori, Aa Ravasi, H. Mostafavi
    Backgrounds and
    Objective
    The main important factors in decreasing cognitive performance are aging, proinflammatory and metabolic syndrome. The aim of this research was investigation the effect of twelve week aerobic exercise whit moderate intensity on IL-6, IL-10, and cognitive performance in 50-65 years old women with syndrome metabolic.
    Materials And Methods
    24 women with metabolic syndrome (MetS) voluntarily took part in the study and were divided into two groups: MetS exercise (ME), MetS control (MC). The ME group participated in an aerobic exercise training (AT) program (12 weeks), three sessions per week, each session containing three performance parts and two rest parts. Also blood samples were drawn before and after training to evaluate levels of IL-6, IL-10. Cognitive performance was measured by digit span memory test. Data were analyzed using Pearson coefficient, pried-sample T-Test, and independent samples T-Test.
    Results
    After three months of aerobic exercise, IL-6 levels decrease while IL-10 levels and cognitive performance increased significantly (P
    Conclusion
    These findings indicate that three months of aerobic exercise can increase IL-10 level and decrease IL-6 while ameliorating cognitive performance.
    Keywords: Aerobic exercise, IL-6, IL10, Cognitive performance, Metabolic syndrome
  • امید صالحیان *، رحمن سوری، علی اصغر رواسی، سیروس چوبینه
    زمینه و هدف
    سیستم ایمنی بدن در فعالیت های زیادی از جمله فعالیت های التهابی و ضد التهابی شرکت دارد. اساس این فعالیت ها با تولید اینترلوکین چهار و اینترفرون گاما همراه است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر فعالیت ورزشی استقامتی و بیش تمرینی بر تعادل این دو سایتوکاین می پردازد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی 30 سر موش رت نر (4 تا 5 هفته ای، با میانگین وزنی 150 گرم) به شکل تصادفی به سه گروه10 تایی شامل؛ گروه های کنترل، تمرین استقامتی و بیش تمرینی تقسیم شدند. تمرین استقامتی و بیش تمرینی در 12 هفته اجرا شد. درپروتکل استقامتی در هفته اول سرعت آزمودنی ها 10 متر بر دقیقه و در هفته دوازدهم با سرعت 23 متر بر دقیقه به پایان رسید. در پروتکل بیش تمرینی در هفته اول سرعت آزمودنی ها معادل 15 متر بر دقیقه و در هفته دوازدهم معادل 25 متر بر دقیقه بود. بعد از اتمام تمرینات و جداسازی طحال موش با تست الایزا، سنجش اینترلوکین چهار و اینترفرون گاما انجام شد. جهت سنجش از آزمون آماری واریانس یک سویه و ارمون تعقیبی توکی استفاده شد.
    یافته ها
    به دنبال اجرای فعالیت ورزشی استقامتی با شدت متوسط، افزایش سطوح اینترفرون گاما و کاهش اینترلوکین 4 در مقایسه با گروه کنترل و گروه بیش تمرین مشاهده شد که این اختلاف معنی دار بود(01/0=p)، اما در گروه بیش تمرین افزایش معنی دار سطوح اینترلوکین چهار و کاهش اینتروفرون گاما در مقایسه با دو گروه دیگر مشاهده شد(01/0=p).
    نتیجه گیری
    در پاسخ به تمرین های استقامتی میزان اینترفرون گاما و در پاسخ به بیش تمرینی میزان اینترلوکین چهار افزایش یافت.
    کلید واژگان: تمرین های استقامتی، بیش تمرینی، اینترلوکین چهار، اینترفرون گاما
    O. Salehian *, R. Soori, Aa Ravasi, S. Choobine
    Background And Aim
    Immune system has role in inflammatory and anti inflammatory function. Base of theses activities is produce IL4 and IFNγ. This study is about effects of endurance training with endurance training and overtraining on balance this two cytokines.
    Method
    this study 30 rats selected and divided to 3 groups(10) control, endurance and overtraining exercise. Endurance training protocol and overtraining were done for 12 weeks.endurance training done with speed 30 m/min in first week and 23m/min in last week. overtraining protocol was done with speed 15 m/min in first week and 25 m/min in last week. Speleenectomy where done after interval training protocol, and Eliza method used to, Interleukin 4 (IL4) and Interferon γ (IFNγ).
    Results
    based on this study rsult showed a increase significant in the amount of (IFNγ) and decrease in the levels of IL4 in endurance training group (p=0.01). The results also showed increase in levels of IL4 and decrease IFNγ levels in overtraining group that this difference was significant (p=0.01) .
    Conclusion
    Based on the results of this research, it can be concluded that doing moderate training lead to increase IFNγ and overtraining case to increase IL4.
    Keywords: endurance training, overtraining, IFN? IL4
  • علی اصغر رواسی، محمدرضا اسد*، جواد وکیلی

    نتایج تحقیقات نشان داده است که میوستاتین پلاسمایی توده عضلانی را بصورت منفی تنظیم می کند. لذا، هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر سه برنامه تمرینی هوازی، مقاومتی و موازی بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی مردان غیرورزشکار دارای اضافه وزن بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی می باشد به همین منظور 39 دانشجوی غیرورزشکار با شاخص توده بدنی بین 25 تا 30 در دامنه سنی 18-27 سال، بصورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین هوازی (n=8)، مقاومتی (n=8)، موازی (n=12) و کنترل (n=11) قرار گرفتند. گروه های تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه پروتکل تمرینی اختصاصی خود را انجام دادند و گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکرد. برنامه تمرینی گروه مقاومتی شامل پنج حرکت مقاومتی با وزنه با شدت 50 تا 80 درصد 1RM، گروه هوازی شامل دوی هوازی با شدت 65 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 25 تا 40 دقیقه و گروه موازی مجموع هر دو پروتکل مقاومتی و هوازی بود. قبل و 48 ساعت بعد از اتمام آخرین جلسه تمرینی و در شرایط ناشتایی 5 میلی لیتر خون از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. نتایج تحلیل آماری با آزمون آنالیز واریانس یک راهه نشان داد که تغییرات میوستاتین بین گروه موازی با گروه مقاومتی (029/0=P)، گروه کنترل (000/0=P) و هوازی (000/0=P) و همچنین بین گروه مقاومتی و کنترل (044/0=P) معنی دار بود اما تفاوت بین گروه کنترل با گروه هوازی (919/0=P) معنی دار نبود. لذا می توان نتیجه گرفت که اجرای تمرین موازی و مقاومتی می تواند در پیشگیری از آتروفی عضلانی و کاهش توده عضلات موثر باشد در حالیکه در تمرینات هوازی کاهش توده عضلانی محتمل تر است.

    کلید واژگان: میوستاتین پلاسمایی، تمرین مقاومتی، تمرین هوازی، تمرین موازی، مردان غیرفعال
    A.A.Ravasi, M.R.Asad, J.Vakili

    The results of many researches show that plasma myostatin negatively regulates muscle mass. Therefore، the aim of the present study was to investigate the effects of aerobic، resistance and concurrent training programs on the plasma myostatin levels in overweight non-athletic men. In this semi-experimental research، 39 non-athletic students (range of age 18-27 years old and BMI between 25-30) voluntarily participated in this study and were randomly assigned to aerobic training (n=8)، resistance training (n=8)، concurrent training (n=12) and control group (n=11). Theexperimental groups performed their training protocol for 8 weeks and 3 sessions per week while control group did not participate in any training program. The training protocol of the resistance group consisted of 5 resistance exercises with weights at 50- 80% of 1RM، for aerobic group consisted of aerobic running with 65-85% HRmax for 25-40 min. and for concurrent group consisted of both resistance and aerobic training protocols. 5 mm blood was collected from antecubital vein of the subjects (in fasting state) before and 48 h after the last session of the protocol. The results of one-way analysis of variance (ANOVA) showed a significant change in myostatin between concurrent and resistance (p=0. 029)، control (p=0. 000) and aerobic groups (p=0. 000) and also between resistance and control groups (p=0. 044) but there was not a significant difference between aerobic and control groups (p=0. 919). Therefore، it can be concluded that resistance and concurrent training can be an effective way of preventing muscle atrophy and sarcopenia while muscle sarcopenia is more likely in aerobic training.

    Keywords: Myostatin, Resistance Training, Aerobic Training, Concurrent Training, Non, Athletic Men
  • علی اصغر رواسی، محمدرضا حائری، علی کاظمی، علی قاسمی *
    زمینه و هدف

    در این مطالعه، تاثیر مکمل سازی گلوکز و گلوتامین طی 4 هفته تمرین تناوبی- استقامتی وامانده ساز که باعث تخلیه گلیکوژنی عضلات می شود، بر روی دو عامل رشدی GH (Growth Hormone) و IGF-I (Insuline Like Growth Factor) سرم مردان غیرورزشکار بررسی گردید.

    روش بررسی

    20 نفر مرد سالم (بدون سابقه فعالیت بدنی منظم)، انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه 1- مکمل سازی گلوکز به همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی، 2- مکمل سازی گلوتامین به همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی، 3- تمرین تخلیه گلیکوژنی، و 4- گروه کنترل تقسیم شدند. نمونه های خونی در ابتدای دوره پروتکل تمرینی و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از سیاهرگ زند اعلی جمع آوری و غلظت GH و IGF-I سرم آنها به وسیله تکنیک Elisa اندازه گیری شد. اثرات اصلی و متقابل متغیرها با استفاده از آزمون آماری واریانس دو طرفه اندازه گیری و به وسیله آزمون تعقیبی توکی کامل گردید. سطح معنی داری 05/0= αدر نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در این تحقیق، متغیر مستقل تمرین باعث اثر معنی داری در IGF-I سرم گردید (01/0>p). نتایج آزمون تعقیبی توکی بین گروه های اول با کنترل (01/0>p) و گروه های دارونما با کنترل (05/0>p) اختلاف معنی داری نشان داد. اثر متغیر تمرینی برای غلظت GH سرم و نیز اثر متغیر مکمل سازی برای غلظت های GH، IGF-I سرم معنی دار نبود. همچنین بین دو متغیر مستقل اثر متقابل معنی داری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد مصرف گلوکز یا گلوتامین پس از یک دوره 4 هفته ای اثر معنی داری بر میزان GH وIGF-I سرم ندارد، اما 4 هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی باعث افزایشIGF-I سرم می شود.

    کلید واژگان: گلوکز، گلوتامین، ورزش ها، مردان، هورمون رشد، تمرین تناوبی، استقامتی وامانده ساز
    Aa Ravasi, Mr Haeri, A. Kazemi, A. Ghaasemi
    Background And Objectives

    The aim of the present study was to investigate the effect of glucose and glutamine supplementation on two serum growth factors، GH and IGF-I، in non-athlete males during four weeks of exhaustive endurance - intermittent training that causes glycogen depletion.

    Methods

    20 non-athlete healthy males were selected and randomly assigned into four groups including: glucose supplementation with glycogen depletion training group (n=5، supplement 1)، glutamine supplementation with glycogen depletion training group (n=5، supplement 2)، glycogen depletion training group (n=5، placebo)، and a group without any treatment (n=5، control). The blood samples were collected at the onset of the training protocol، and 48 hours after final training session from anticubital venous. Serum GH and IGF-I concentration were determined by ELISA technique. The main and interaction effects of variables were determined using TWO WAY ANOVA compeleted with Tukey post-hoc test. The significant level was chosen as α=0. 05.

    Results

    The results showed the significant effect of training variable for serum IGF-I concentration، (p<0. 01). Post-hoc test showed the significant difference between supplement 1 with control groups (p<0. 01)، and placebo with control (p<0. 01). The effect of training variable was not significant for serum GH concentration. In addation، the effect of supplementation variable was not significant neither for serum IGF-I، nor serum GH concentration. Also، the interaction effect between the two variables was not significant.

    Conclusion

    The results suggested that glucose or glutamine supplementation does not have significant effects on serum GH and IGF-I concentration after four weeks، but four weeks glycogen depletion training causes an increase on the serum IGF-I.

  • علی اصغر رواسی، فهیمه کاظمی*، پریچهر حناچی، شمسی جنگی اسکویی
    سابقه و هدف

    هدف از این تحقیق، تعیین تاثیر مصرف مکمل های روی، منیزیم و روی همراه منیزیم بر قدرت عضلانی زنان فعال بود.

    مواد و روش ها

    40 زن فعال به صورت تصادفی انتخاب و به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: روی (10 نفر، انجام تمرین قدرتی و مصرف mg50 سولفات روی)، منیزیم (10 نفر، انجام تمرین قدرتی و مصرف mg250 اکسید منیزیم)، روی همراه منیزیم (10 نفر، انجام تمرین قدرتی و مصرف mg50 سولفات روی و mg250 اکسید منیزیم) و کنترل (10 نفر، انجام تمرین قدرتی). این آزمودنی ها سابقه فعالیت ورزشی داشتند. قبل و پس از 8 هفته تمرین قدرتی و مصرف مکمل، یک تکرار بیشینه (1-RM) اندازه گیری و نمونه های خون جمع آوری شد.

    یافته ها

    نتایج آزمون های تی مستقل و تی زوجی نشان داد که مکمل روی، منیزیم و روی همراه منیزیم بر قدرت عضلات اندام تحتانی تاثیر معنی داری نداشت. مکمل منیزیم بر قدرت عضلات اندام فوقانی (عضلات سینه ای، پشت، پشت و خم کننده های دست) تاثیر معنی داری داشت. مکمل روی و روی همراه منیزیم بر قدرت عضلات پشت و خم کننده های دست تاثیر معنی داری داشت. مکمل روی همراه منیزیم بر غلظت سرمی روی و منیزیم تاثیر معنی داری نداشت.

    نتیجه گیری

    مصرف مکمل های روی، منیزیم و روی همراه منیزیم می تواند بر قدرت عضلات بالاتنه زنان فعال تاثیر داشته باشد.

    کلید واژگان: تغذیه ورزشی، مکمل یاری، تمرین مقاومتی، روی، منیزیم
    Aa Ravasi, F. Kazemi, P. Hanachi, Sh Jangi Oskuee
    Background And Objective

    The purpose of this study was to determine the effect of dietary supplementation with zinc, magnesium and zinc plus magnesium on muscle strength in active women.

    Materials And Methods

    Forty active women selected randomly were randomly divided into 4 groups of 10 each, all undergonig resistance training and receiving, daily, a supplement of either zinc (50 mg zinc sulfate), magnesium (250 mg magnesium oxide), or zinc plus magnesium (50 mg zinc sulfate plus 250 mg magnesium oxide), or no supplement (control group). All the subjects had a history of sports activity. Blood samples were collected and 1-RM was measured at the beginning and after 8weeks.

    Results

    Independent and paired-sample t-test showed that zinc, magnesium and zinc plus magnesium supplements had no statistically significant effects on the strength of lower body muscles. However, the magnesium supplement had a significant positive effect on the strength of upper body muscles (chest, back, as well as back and hand bending muscles). In addition, the zinc and zinc plus magnesium supplements affected significantly the strength of the back and hand bending muscles. Further analysis of the data showed that the zinc plus magnesium supplement had no significant effect on the serum zinc and magnesium concentrations.

    Conclusion

    Dietary supplementation with zinc, magnesium and zinc plus magnesium can effect desirably the upper body muscles strength in active women. Keywords:

  • وحید ضیایی، علی اکبرنژاد، رامین کردی، زهرا احمدی نژاد، علی اصغر رواسی، محمدعلی منصورنیا
    زمینه و هدف
    ورزش منظم با شدت کم و متوسط باعث تقویت سیستم ایمنی و با شدت زیاد باعث تضعیف آن خواهد شد. کاهش وزن و تبعات آن موضوعی است که بین ورزشکاران به ویژه کشتی گیران شایع می باشد. از طرف دیگر استفاده از مکمل های کراتین و گلوتامین با تفکر تقویت عملکرد ورزشی ورزشکار در گروه ورزشکاران رایج است. این تحقیق به منظور بررسی تاثیر کاهش وزن و مصرف مکمل های گلوتامین و کراتین بر گلبولهای سفید و زیر گروه های آن بعد از یک دوره کاهش وزن سریع در کشتی گیران نخبه انجام شد.
    مواد و روش کار
    در یک مطالعه مداخله ای که در سال 1385 در شهر تهران انجام شد 21 کشتی گیر نخبه انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه 7 نفره تقسیم شدند. گروه ها کاهش وزن 6درصد در طی 6 روز و با الگوی مشابه داشتند. گروه اول gr/kg 3/0 کراتین، گروه دوم مکمل کراتین و گلوتامین به صورت ترکیبی هرکدام gr/kg 3/0 مصرف کردند و گروه سوم هیچ مکملی استفاده ننمودند. نمونه گیری در سه مرحله قبل از ورود به مطالعه، بعد از توقف کاهش وزن و پس از 16 ساعت استراحت و مصرف مایعات و بازیابی وزن از دست رفته انجام شد. رژیم غذائی مورد استفاده در هر سه گروه کاملا مشابه بود. برای تعیین تفاوت هر متغیر در درون گروه ها و بین گروه ها در مراحل مختلف از آزمون Repeated measurement استفاده شد. میزان 05/0> P معنی دار تلقی گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی و نمایه توده بدنی آنان به ترتیب 50/2 ± 2/22 سال و70/2 ± 8/25 کیلوگرم برمترمربع بود. پس از کاهش وزن مجموع گلبولهای سفید و درصد نوترفیلها افزایش معنی داری داشتند (به ترتیب001/0= P و 001/0> P) در حالی که درصد لنفوسیتها و مونوسیتها ابتدا کاهش پیدا کرد و پس از بازیابی وزن جبران شد این تغییرات در محدوده طبیعی و از لحاظ آماری معنی دار بود (به ترتیب 002/0= P، 001/0= P). هرچند تفاوت معنی داری بین تغییرات گلبولهای سفید و اجزاء آن در گروه های مصرف کننده گلوتامین و مصرف کننده توام کراتین و گلوتامین قبل از کاهش وزن و پس از بازیابی وزن دیده نشد با این حال درصد لنفوسیت ها و مونوسیت ها تنها در گروه مصرف کننده گلوتامین افزایش نشان داد.
    نتیجه گیری
    افزایش تعداد گلبولهای سفید و نوترفیلها بدنبال کاهش وزن و برگشت به حالت اولیه بدنبال بازیابی وزن از دست رفته در کشتی گیران مشاهده شد. هرچند درصد لنفوسیت ها در گروه مصرف کننده گلوتامین افزایش نشان داد ولی مصرف مکمل گلوتامین و ترکیبی از گلوتامین و کراتین نتوانست بر دامنه تغییرات گلبولهای سفید و زیرگروه های آن موثر باشد.
    کلید واژگان: کشتی، کاهش وزن، گلبول سفید، گلوتامین، کراتین
    Ziaei, A. Akbarnejad, R. Kordi, Z. Ahmadinejad, Aa Ravasi, Ma Mansournia
    Background
    Regular exercise in mild to moderate intensity can induce immunologic system, but high intensity exercise suppressed immune function. Weight loss is a medical problem in athletes, especially weight categorized sports. Supplements consumption such as creatine and glutamine can increase the performance of athletes, but the effects of these supplements on immune function are not well defined. The aim of this study was to evaluate the effect of weight loss and the consumption of glutamine and creatine on peripheral leukocyte and its differentiation in elite wrestlers.
    Materials And Methods
    This study was carried on 21 elite wrestlers. They were divided into 3 equal groups. Body weight was decreased in all groups during 6 days by similar methods, including limitation of calorie, water consumption and physical activity. The first and second groups consumed glutamine (0.3 gr/kg/day) during weight loss and recovery period, but the second group, received a single dose of creatine during recovery period (0.3 gr/kg) too. The third group was control group with weight loss without supplement consumption. Blood sampling was performed first, after weight loss and after recovery period. The diet during study period was the same in all groups. The data was analyzed by r epeated measures test.
    Results
    The mean age and body mass index of athletes were 22.23±2.50 years and 25.8±2.70, respectively. Leukocytes and neutrophils count were increased and lymphocyte and monocyte count decreased after weight loss. These changes were in normal range and were compensated after recovery period. There was no significant difference between 3 groups, although the lymphocyte percentage increased in glutamine group.
    Conclusion
    Rising in the leukocytes and neutrophils counts were found during weight loss and recovery period. Although the lymphocyte percentage increased following glutamine consumption, but the complex of glutamine and creatine could not affect WBC changes in subgroups.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال