به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « سزاگرایی » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه « سزاگرایی » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • محمد سالاری، محمود روح الامینی*، باقر شاملو، سید محمدمهدی احمدی موسوی
    اختیارات بی حدومرز قضات در تعیین مجازات و ماهیت غیرانسانی برخی از مجازات ها ویژگی بارز حقوق کیفری فرانسه قبل از انقلاب 1789 بود. مقنن فرانسوی بعد از انقلاب در سال 1791 قانون مجازاتی با مجازات های ثابت بر مبنای الگوی سزاگرایی وضع می کند و اختیارات قضات را نیز محدود و از برخی مجازات های غیرانسانی حاکم تا قبل از انقلاب فاصله می گیرد. مقنن فرانسوی در سال 1810 میلادی قانون مجازات جدید را وضع می کند و همچنان مولفه سزاگرایی را در قالب مجازات های حداقلی و حداکثری پیگیری می کند. متعاقب چاپ کتاب انسان بزهکار توسط لمبوروزو در سال 1876 و پیدایش مکتب تحققی مقنن فرانسوی نیز به سمت استفاده از الگوی اصلاح و بازپروری گرایش می یابد. با گذر زمان مقنن فرانسوی از مولفه سزاگرایی فاصله گرفته و به سمت تفوق مولفه اصلاح و بازپروری گرایش پیدا می کند.مقنن ایرانی نیز با الهام از قوانین کیفری فرانسه در ابتدا مولفه سزاگرایی را دنبال می کند و درگذر زمان نیز به سمت استفاده از مولفه اصلاح و بازپروری گرایش پیدا می کند و در قانون مجازات اسلامی 1392 و قانون کاهش مجازات حبس تعزیری تمایل خود به تفوق اصلاح و بازپروری بر مولفه سزاگرایی را در قلمرو برخی جرایم به وضوح نشان می دهد.
    کلید واژگان: سزاگرایی, اصلاح و بازپروری, مجازات های ترهیبی, مجازات های ترذیلی}
    Mohamad Salari, Mahmod Rohemini *, Bagher Shamlo, Seyed Mohamad Mehdi Ahmadi Mosavi
    The unlimited powers of judges in determining punishment and the inhuman nature of some punishments were a prominent feature of French criminal law before the 1789 revolution. After the revolution in 1791, the French legislature enacted a statutory sentence based on the pattern of punishment, limiting the powers of judges and distancing them from some of the inhumane punishments that pre-revolutionary. The French legislature enacted the new Penal Code in 1810, and continued to pursue the element of punishment in the form of minimum and maximum punishments. Following the publication of the book The Delinquent Man by Lamborghini in 1876 and the emergence of the French Legislative Theological School, he also tended to use the model of correction and rehabilitation. Over time, the French legislature moved away from the component of punitiveism and tended to dominate the component of correction and rehabilitation. It tends and in the Islamic Penal Code of 1392 and the Law on the Reduction of Punishment of Imprisonment, it clearly shows its desire to excel the correction and rehabilitation over the component of punishment in the realm of some crimes.
    Keywords: Correction, Rehabilitation, Intimidation, Punishment}
  • سروش مالکی زاده، رشید قدیری*، مریم نقدی دورباطی
    مجازات به عنوان واکنشی اجتماعی با تحمیل عمدی رنج و مشقت، نابودی یا کسر حیثیت و سلب حق افراد همراه است . به همین دلیل اعمال چنین واکنشی مستلزم تبیین وتوجیهی شایسته است . دراین میان نظریه سزاگرایی بارویکردی اخلاقی، از قدیمیترین مدعیان توجیه مجازات محسوب می شده است. اما در قسمت قابل توجهی ازقرن بیستم، این اندیشه از سوی جرم شناسان، کیفرشناسان و فلاسفه حقوق کیفری، اندیشه ای واپسگرا و متروک تلقی می شد. اما دهه های آخر سده بیستم، دوران رستاخیز پارادایم سزاگرایی است، به گونه ای که بسیاری از منتقدان این تفکر به حامیان جدی آن تبدیل شدند . این نوشتار در پی آن است تا ضمن کاوش در علل استقبال مشتاقانه صاحبنظران حوزه عدالت کیفری از نظریه مذکور، قابلیت ها و نقصهای آن را ارزیابی کند.باید گفت حقوق کیفری مبتنی بر اصول و ساز و کارهایی است که از ان به مبانی و مولفه های سیاست جنایی یاد میشود مبانی حقوقی، اقتصادی و سیاسی که هر کدام به فراخور خود میتواند نقش مهمی در فرایند تقنینی و قانون گدار و نهایت نیل به هدف دستگاه عدالت کیفری مه همان برقراری عدالت است برسد
    کلید واژگان: سزاگرایی, توجیه اخلاقی کیفر, مشروعیت ذاتی مجازات, پیامدگرایی, مبانی}
    Soroush Malekizadeh, Rashid Ghaderi *, Maryam Naghdi
    Punishment as a social reaction is accompanied by the deliberate imposition of suffering, destruction or loss of dignity and deprivation of the rights of individuals. For this reason, the application of such a reaction requires a proper explanation and justification. Among them, the theory of punishment of moral baroque behavior has been considered as one of the oldest claimants of justification of punishment. But in a significant part of the twentieth century, this idea was considered a retrograde and abandoned idea by criminologists, criminologists and philosophers of criminal law. But the last decades of the twentieth century are the time of the resurrection of the punitive paradigm, so that many critics of this thought became serious supporters of it. This article seeks to explore the reasons for its pros and cons while exploring the reasons for the enthusiastic acceptance of experts in the field of criminal justice. It should be said that criminal law is based on principles and mechanisms that are based on the principles and components of policy. Criminal is the legal, economic and political foundations, each of which can play an important role in the legislative process and Godard and ultimately achieve the goal of the criminal justice system is the establishment of justice.
    Keywords: Punishment, Ethical Justification of Punishment, Intrinsic Legitimacy of Punishment, Consequentialism, Principles}
  • فائزه فخر*
    این واقعیت که از اواخر قرن بیستم در آمریکا، آن هم بعد از گذار از تیوری های مختلف در حوزه سیاست جنایی، دوباره نوبت به سزاگرایی، اعمال مجازات متناسب، سختگیرانه و توجه به گونه ای از اخلاق اجتماعی و حفظ آن از طریق نظام سزادهی استحقاقی رسیده است، بسیار محل تامل و بحث است. برخی اندیشمندان توضیح این تحول را در تغییرات اساسی در رویکردهای مرتبط با حقوق کیفری و حتی برخی نظریه های اجتماعی و فرهنگی خلاصه می کنند. در نوشتار حاضر، نگارنده قصد دارد تا به مولفه های سیاسی تاثیرگذار بر بازتولید ادبیات سزادهی بپردازد. آنچه در پایان نتیجه گرفته خواهد شد، همسویی سزاگرایی و ارکان اصلی آن با خوانش جدید و مسلط از نظریه لیبرالیسم سیاسی است که با عنوان نولیبرالیسم به برخی ویژگی های مبنایی سزاگرایی بسیار نزدیک است.
    کلید واژگان: سزاگرایی, سیاست جنایی, لیبرالیسم کلاسیک, نولیبرلیسم}
    Faezeh Fakhr *
    The resurrection of neo-retributivism in Anglo-American criminal law, with its ideology of proportional punishments, a harsh justice system, and maintenance of social ethics, in the last decades of the 20th century, is a subject that requires more explanation. Some thinkers attribute this phenomenon to basic changes in cultural, social and political structures. But there have been few studies about the nature of political changes which can be operative in this new criminal policy trend. In this study, therefore, I will try to clarify new inclinations in political philosophy that have been effective in the resurrection of this new criminal policy in England and America. At the end of this study, it will be concluded that changes in the structure of liberalism, which have led to the rise of neo-liberalism, can well explain much more about the rise of the policies of neo-retributivism in these two countries during last decades of twentieth century.
    Keywords: Retributivism, Criminal policy, Neoliberalism, Classic Liberalism}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال