بررسی جامعه شناختی علل تاثیر تبلیغات بر میزان و نوع مصرف زنان و دختران (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال)

امروزه یکی از مسائل پیش روی جوامع توسعه یافته و در حال توسعه بحث مصرف گرایی و ظهور جامعه مصرفی یا مصرف گرا می باشد. اساسا جوامع صنعتی مبتنی بر فرهنگ مصرف گرایی می باشد در این میان تبلیغات و رسانه های جمعی از نقش بسیار تعیین کننده ای در شکل دهی به الگوهای مصرفی مخاطبین خود دارند. زنان و دختران به عنوان یکی از گروه های اصلی در معرض این تبلیغات و رواج فرهنگ مصرف گرایی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی جامعه-شناختی علل تاثیر تبلیغات کالاها بر میزان مصرف زنان و دختران می باشد. این پژوهش با روش میدانی(پیمایش) انجام شده است که در این روش از پرسشنامه همراه با مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شمال بوده و حجم نمونه برابر با 400 نفر بوده که به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. داده های مورد نیاز جمع آوری شده و با نرم افزارspss اقدام به تحلیل داده ها و آزمون فرضیات نموده ایم. نتایج نشان می دهد که بین میل به زیبایی، سرمایه فرهنگی، پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده، چگونگی استفاده از رسانه های عمومی و میزان سلامت با تبلیغات همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. متغیرهای مستقل حدود 71 درصد تغییرات تبلیغات را تبیین نموده و نقش سرمایه فرهنگی و رسانه های عمومی در مقایسه با سایر متغیرها بیشتر است.