بررسی شناخت معلمان ریاضی دوره متوسطه از مثال ریاضی و نحوه به کارگیری آن در معرفی یک مفهوم

مثالها در ساخت دانش و باز سازی مفاهیم ریاضی، نقشی اساسی ایفا میکنند. مثالهای آموزشی خوب مانند یک نمایشگر شفاف، ابزاری برای برقراری ارتباط فراگیران، معلمان و مفاهیم هستند. در این پژوهش تصور و درک معلمان ریاضی از مثال و چگونگی بکارگیری مثال توسط آنها در فرایند آموزش یک مفهوم ریاضی، مورد بررسی قرار میگیرد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش، روش کیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان ریاضی دوره متوسطه استان مرکزی در سال تحصیلی90- 89 است. حجم نمونه 75 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داد که معلمان به ضرورت استفاده از مثالها واقفند، ولی شناخت کافی از مثال آموزشی ندارند و فضای مثال آنها به قدرکافی توسعه یافته نیست. اکثر معلمان، مثال را یک ابزار مفید و ضروری و یا یک زبان مشترک و قابل فهم برای فراگیر میدانند، ولی در عین حال موضوعاتی مانند قضایا و مساله ها، تعاریف و اثبات و استدلالها را به عنوان مثال در نظر نمیگیرند. معلمان به ویژگی هایی از قبیل شفافیت و سادگی، صحت ریاضی، توانایی فراگیران و قابلیت ارزیابی مثال اشاره کردهاند، اما بخش قابل توجهی از معلمان از ویژگی های مهمی همچون تعمیم پذیری، در دسترس بودن و غنی بودن و قوت یک مثال ریاضی غفلت ورزیده اند. همچنین بیشتر معلمان شرکت کننده در پژوهش، از مثال ها فقط در برخی از قسمت های فرایند آموزش ریاضی مانند مفهوم سازی یا آموزش رویه ها استفاده می کنند.