ضرورت وجود برای خدا به مثابه «علت خود» و «نامتناهی مطلق» در اندیشه اسپینوزا
نویسنده:
چکیده:
اسپینوزا یکی از بزرگترین فیلسوفان عقل گرای پیرو دکارت در قرن هفدهم میلادی است که در خصوص خدا سخن رانده است. او تلاش می کند تا مشکل ثنویت ودوگانه انگاری (dualism) ناشی از تفکر دکارت را به گونه ای فلسفی مرتفع سازد و به همین دلیل برخلاف دکارت که به سه نوع جوهر معتقد بود، فقط وجود یک جوهر را در جهان پذیرفت و آن را با خدا مرادف دانست. جوهری که نه وجود آن به وجود چیزهای دیگر نیازمند است و نه تصور آن به تصور چیزهای دیگر وابسته است. در واقع، به اعتقاد اسپینوزا جوهر، «علت خود» (self – caused)و «نامتناهی مطلق» و«قائم به ذات» (self –existent (است که هستی واقعی از آن اوست ودیگر موجودات در هستی به او وابسته اند، چنین موجودی در نگاه اسپینوزا بالضروره موجود است. دراین نوشتار کوشش شده است تا مقصود اسپینوزا از مفهوم جوهر، علت خود، نامتناهی مطلق، موجود قائم به ذات و ضرورت وجود برای خدا تحلیل گردد و چگونگی نسبت ضرورت و وجود در ارتباط با خدا نیز به گونه ای فلسفی تبیین شود.
کلیدواژگان:
جوهر ، خدا ، ضرورت ، علت خود ، نامتناهی ، ضرورت ذاتی ، ضرورت ازلی
زبان:
فارسی
انتشار در:
در صفحه:
7
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1325821
سامانه نویسندگان
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)
-
تاملی کثرت گرایانه بر مفهوم کاتارسیس ارسطویی
نعیم صدری، *، محمدرضا شریف زاده
نشریه فلسفه غرب، پاییز 1403 -
بررسی و ارزیابی کاربست ابطال گرایی پوپر در مطالعات برنامه ریزی منطقه ای
فرروز عطایی، *، مهدی نجفی افرا
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)، زمستان 1402