راوی و کانونی شدن در رمان «ما تبقی لکم» اثر غسان کنفانی
نویسنده:
چکیده:
رمان «ما تبقی لکم» اثر غسان کنفانی، شاعر و داستان نویس معاصر فلسطینی، بر اثر کاربست تکنیک های جدید داستان نویسی، در زمره نخستین رمان های مدرنی به شمار می رود که توانسته است در روند نوآوری و شکوفایی ادبیات داستانی عربی سهم بسزایی داشته باشد؛ از آن جا که این رمان در زمره ادبیات داستانی جریان سیلان ذهن قرار می گیرد، گسستگی زمان حاکم بر این نوع داستانی موجب شده است که روایت داستان در صحنه های مختلف توسط راویان متعدد و از زاویه های گوناگون روایت شود، بنابراین؛ انتظار می رود که فرم و شکل غالب سنتی زاویه دید و راوی در این رمان برخلاف داستان های کلاسیک، پیوسته در نوسان و تغییر باشد؛ به همین علت در این مقاله سعی شده است تا از میان عناصر داستان، راوی و کانونی سازی، بر اساس برخی از دیدگاه های منتقدان ساختارگرا مانند ژرار ژنیت و تودوروف، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
صفحات:
179 تا 200
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1424099