تقابل سنت و مدرنیسم: مروری تحلیلی بر متون توسعه
در اولین سالهای پس از جنگ جهانی دوم، مکتب کارکردگرایی - ساختاری از جایگاه بسیار معتبری در محافل علمی ایالات متحده برخوردار شد. در تدوین اصول این مکتب از نظریات اندیشمندانی چون دورکهیم، اسپنسر، هابز، فروید و بعضا وبر و نیز نظریه سیستم ها استفاده شایانی شد. با آغاز دهه 50 آرا و عقاید این مکتب به همراه تاثیرات منتج از وقایع پس از جنگ زمینه ساز شکل گیری نظریه مدرنیزاسیون در محافل آکادمیک آمریکا. محور اصلی مباحث این نظریه چگونگی فرایند مدرنیزه شدن در کشورهای جهان سوم بود. نظریه مدرنیزاسیون با مد نظر قرار دادن تجربه کشورهای غربی طی دو قرن اخیر، سعی در تدوین الگویی برای توسعه کشورهای تازه استقلال یافته داشت. از مهم ترین مباحثی که در مطالعات اولیه مدرنیزاسیون به آن پرداخته شد، مبحث جامعه انتقالی بود. آنچه بیش از هر چیز در این مبحث جلب توجه می کرد، موضوع بحران زایی تقابل سنت و مدرنیسم بود. مفهوم مدرنیزاسیون از یک تجربه صرفا اروپایی به یک پدیده جهانشمول تبدیل شد.
مدرنیزاسیون ، جامعه انتقالی ، بحران ، هنجار ، نظریه سیستم ها
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.