تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی در کاهش فقر خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: دهستان پشته زیلایی، استان کهگیلویه و بویر احمد)
موفقیت سازمانهای مردمی در کاهش فقر روستایی میتواند بیش از نهادهای غیر مردمی باشد. در این راستا انتظار میرود که با سرمایه اجتماعی موجود در سکونتگاهها و اجتماعات روستایی قادر به کاهش فقر و افزایش رفاه جامعه باشیم. استان کهگیلویه و بویراحمد یکی از استانهای محروم کشور میباشد که درصد قابل توجهی از جمعیت آن در مناطق روستایی زندگی مینمایند بنابراین سرمایه اجتماعی میتواند بهعنوان راهکاری جهت برونرفت از معضل فقر در این منطقه باشد. بر این اساس هدف کلی تحقیق حاضر بررسی نقش سرمایه اجتماعی در کاهش فقر خانوارهای روستایی است. سوالی که در این زمینه مطرح میشود این است: که آیا سرمایه اجتماعی توانسته است در کاهش فقر خانوارهای روستایی منطقه مورد مطالعه موثر باشد؟ پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای روستایی دهستان پشته زیلایی شهرستان چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد است. ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) است. روایی پرسشنامهها با کسب نظر اساتید دانشگاهی و پس از انجام اصلاحات لازم در چند مرحله تایید و سطح پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 85/0 بهدستآمد که بیانگر ضریب اعتماد بالا میباشد. به منظور تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و...) و استنباطی (T تک نمونهای، همبستگی، تحلیل واریانس و تحلیل مسیر) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد، بین گسترش مولفههای سرمایه اجتماعی و کاهش فقر روستاییان رابطه معناداری وجود دارد، بهطوریکه مولفههای شبکه محلی با توجه به ارزش همبستگی بهدستآمده با میزان (535/0) بیشترین رابطه را در کاهش فقر خانوارهای روستایی و مولفه مشارکت اجتماعی با میزان (354/0) کمترین رابطه را در محدوده مورد مطالعه داشته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.