«کیفیت زندگی»، مفهومی به غایت پیچیده

پژوه شهای بسیاری در رشت ه های مختلف علمی درباره موضوع کیفیت زندگی انجام شده و امروزه بیشتر از گذشته اطلاعاتی درباره عوامل مرتبط با آن به دست آمده است. اما با افزایش دانش ما پیچیدگی موضوع بیشتر آشکار شده و پرسش های بسیاری در درک و تعریف این مفهوم و مفاهیمی مشابه یا مترادف آن طرح شده است.  در این مقاله، با هدف دس تیابی به شناخت بهتر و جام عتری از مفهوم کیفیت زندگی و جنبه های گوناگون آن، با استناد به گزارش های مطالعاتی قابل دسترسی سعی شده ب هطور مختصر به سابقه آن در دیدگاه های مختلف علمی اشاره و با مروری بر رابطه میان جنب ه های عینی و ذهنی زندگی به الگوی طرح شده «مدل تعاملی» برای درک کیفیت زندگی پرداخته شود.
مروری بر یافته های پژوهشی دهه های اخیر نشان می دهد که میزان اثرگذاری متغیرهای اجتماعی، روا نشناختی، اقتصادی و محیطی بر رضایت از کلیت زندگی و حوزه های متنوع آن )کار، خانواده، سامت، مسکن، روابط اجتماعی و…( در جوامع مختلف و میان گروه های اجتماعی متفاوت است. عاوه بر این، با تغییر مستمر عوامل موثر بر کیفیت زندگی، با تجرب ه های منحصرب هفرد انسا نها از جهان پیرامون و تحولات ناشی از گذر زمان، نباید انتظار دستیابی به یک الگوی یگانه را از «زندگی خوب» برای همه و در همه جا داشت. کیفیت زندگی افراد به میزان زیادی به بستر اجتماعی، فرهنگی و سیستم ارزش یای که در آن زندگی م یکنند، بستگی دارد.