یادداشت: حجت الاسلام دکتر مهدی مهریزی

نویسنده:
نوع مقاله:
یادداشت تحریریه (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
فصلنامه جستارهای فقهی، از شماره نخست تاکنون در هر شماره، اولویت های خود را در سه بند اعلام کرده است: فلسفه فقه و اصول فقه؛ به خصوص: ساختار و روابط درونی اصول فقه، تعاملات و کارکردهای بیرونی اصول فقه؛
فقه و اصول فقه مقارن؛ به ویژه: بازشناسی و نقد فقه سلفیه، قواعد فقهی مقارن؛
فقه فرهنگ و تمدن؛ با تاکید بر: فقه شهر و شهرنشینی، فقه ارتباطات فرهنگی؛ تاکنون از مجموع مقالات منتشره در نه شماره مجله (یعنی 66 مقاله) تنها دو مقاله تا حدودی به این اولویت ها پرداخته و یا نزدیک شده است: تاثیر استیلای مغول بر تغییر نظرات فقهی امامیه در تشکیل حکومت (شماره 5)
پیامدهای رویکرد حکومتی در اجتهاد (شماره 7) چرا فقه و حقوق پژوهان به این اولویت ها نزدیک نمی شوند؟! چه زمینه ها و بسترهای ذهنی و عینی برای چنین پردازش هایی باید فراهم کرد؟!
تردیدی نیست که در این چهل ساله بر پایی جمهوری اسلامی اقبال و توقع از فقه چندین برابر شده است. بسیاری از عرصه های عملی زندگی اجتماعی که با دولت و حکومت درگیر است، ضرورتا به فقه گره خورده است.
تعیین موضع فقه در برابر این نیازها و پرسش ها در گرو پژوهش های عمیق و گسترده در باب این اولویت هاست.
فلسفه فقه و فلسفه اصول فقه
بند اول از این اولویت ، فلسفه فقه و فلسفه اصول فقه بود. یعنی مسائلی از این دست:- گستره و قلمرو فقه کجاست؟
- اهداف فقه چیست و چه آرمان هایی را می خواهد محقق سازد؟
- عوامل موثر بر فهم کدامند؟ چگونه می توان این تاثیر را فهمید؟ این اثر گذاری تا چه اندازه طبیعی و در کجا مضر است؟
- رفتارهای موردی پیشوایان معصوم که به تکرار و سیره تبدیل نشده تا چه اندازه می تواند مورد استناد فقیه قرار گیرد؟
- مشکلات و آسیب هایی که احادیث و روایات در طول تاریخ طولانی با آن مواجه بوده است از قبیل: نقل به معنا، نقل شفاهی، کتابت، تقطیع و… تا چه اندازه استناد به آنها را در حوزه مسائل اجتماعی متزلزل می سازد؟
- عرف، عقل و سیره عقلا تا چه اندازه نقش استقلایی در پر کردن منطقه الفراغ دارند؟
- استنباط های فردی در مسائل کلان اجتماعی تا چه اندازه اعتبار عقلایی دارد؟
- با توجه به اینکه تدوین دانش فقه و تدوین دانش اصول فقه امری نظری و بشری بوده است، تا چه اندازه باید بر حفظ ساختار گذشته آن دو تاکید ورزید؟
- ضرورت تجدید نظر در ساختار فقه و اصول فقه چه اندازه است؟
- مبانی و خطوط لازم در این تجدید نظر کدامند؟
- دانش های بشری چون روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، علوم سیاسی، و… چه اندازه در فهم و استنباط های فقهی موثرند؟
- فقی هان تا چه اندازه باید به این علوم و دانش ها آگاهی داشته باشند؟
- رجوع به کارشناسی های موضوعی در حوزه هایی چون پزشکی، اقتصادی تا چه اندازه لازم است؟
- آگاهی از تاریخ اسلام به صورت عام، تاریخ تشیع به صورت خاص و تاریخ فقه و اصول فقه چه نقشی در فهم و استنباط فقهی دارند و تا چه اندازه فراگیری آنها برای فقی هان لازم است؟
این ها و ده ها موضوع جدی و اساسی دیگر در حوزه قلمرو فلسفه و اصول فقه جای می گیرند که نیازمند پژوهش های اساسی و جدی هستند گرچه کم و بیش در برخی از اینها تحقیقاتی انجام شده است ولی هنوز تولید ادبیات به اندازه ای نیست که تاثیر عمیق بر فعالیت های استنباطی و فقاهتی گزارده باشد.
ضمن اینکه هر یک از عناوین یاد شده در دل خود شاخ و برگ هایی دارد که توجه ویژه می طلبد.
فقه مقارن و اصول فقه مقارن
بند دوم از اولویت ها، فقه و اصول فقه مقارن است؛ مبنای دانش های مقارن اعتراف بدین نکته است که همه دانش در اختیار ما نیست و می بایست از دانش و تجربه علمی دیگران بهره برد.
فقه و اصول فقه با همین نام در میان فرق اسلامی جایگاه بلندی دارد و بخش معظم تلاش های علمی مسلمانان را به خود اختصاص داده است. فقه مذاهب اربعه اهل سنت، فقه اباضی، فقه زیدی، فقه ظاهری و دیگر فرقه های شاذ و نادر.
در میان این تلاش های انسانی مبتنی بر آموزه های دینی، فراورده های معرفتی و علمی فراوان به چشم می خورد که باید از آنها سود جست، با آنها از در گفتگو و تعامل وارد شد، بستن پنجره های فکر و روزنه های اندیشه بر روی دانش و تجربه های علمی معرفتی دیگران، جز فرو کاستن از رشد و توسعه علمی، پیامدی ندارد.
روشن است که این بهره بری یا داد و ستد علمی نیازمند چهارچوب نظری است، مبانی و مبادی لازم دارد، فقه مقارن و اصول فقه مقارن به این چهارچوب ها و مبانی و مبادی می پردازد.
نمی بایست به فقه و اصول فقه مقارن به عنوان امری تزیینی و تشریفاتی نگریست که برای پز دادن باید سراغش رفت بلکه یک نیاز ضروری است. اگر گفتگو، امروزه یک ضرورت در زندگی اجتماعی و جهانی است، گفتگوی علوم و دانش ها مانند گفتگوی ادیان و فرهنگ ها، نیز نقش بالایی در پیشرفت علوم دارد.
از گذشته های دور برخی فقی هان چون شیخ طوسی و علامه حلی به صورت ویژه به فقه مقارن یا فقه خلاف پرداخته اند چنانکه در دوران معاصر نیز کم و بیش این مساله مورد اقبال برخی از فقی هان قرار گرفته است و نیز مجمع التقریب به تحقیق و پژوهش به این زمینه ها دامن زده است، ولی واقعیت امر آن است که تمامی اینها امری حاشیه ای و جنبی تلقی می گردد. سزاوار است فقه و اصول مقارن به کانون پژوهش ها و آموزش ها در آید. از سوی دیگر پژوهش های یادشده تنها در تعامل با برخی مذاهب فقهی است. بسیاری از مذاهب مشهور و نیز غیر مشهور از دایره این مقارنه خارج بوده اند. کمتر اثری می توان در حوزه فقه اباضی یا فقه زیدی و اسماعیلی یا فقه ظاهری سراغ گرفت؛ با اینکه در این مذاهب نیز اندیشه های قابل تامل و تعامل کم نیست.
و نیز امر مقارنه در حوزه اصول فقه بسیار کمتر از کارهای مقارن فقهی صورت گرفته است. گمان می برم مطالعه و پژوهش های مقارن در حوزه اصول فقه و در وادی منابع فقهی بسیار سودمند و در رفع پاره ای کج فهمی ها مفید است.
چنانکه نمی بایست از مقارنه با دیگر ادیان و دیگر مکاتب حقوقی غفلت ورزید. مقارنه های خارج از دین در ایجاد وسعت نگاه به موضوعات و مسائل فقهی و عرصه های زندگی و نیز قلمرو فقه کارساز است.
فقه فرهنگ و تمدن
و بالاخره بند سوم؛ فقه فرهنگ و تمدن پیشنهاد شده است.
این عرصه هم نیازمند پژوهش هایی در دو سطح ثبوتی و اثباتی است. امکان، جواز، روایی، و لزوم چنین عرصه ای برای فقه؛ پژوهش های نخستین را رقم می زند و سازو کار و مکانیسم اجرا و تحقیق؛ در لایه های رویین و بالایی پژوهش قرار می گیرد.
فرهنگ و تمدن عرصه های گسترده ای دارند. هنر با تمام هفت اقلیمش، رسانه، ادبیات، شهرسازی، شهرنشینی، ترافیک، آپارتمان نشینی، توریسم، محیط زیست، سبک های زندگی، سبک های تغذیه، مدل های پوشش و آرایش، دنیای مجازی همه و همه زیرشاخه های فرهنگ و تمدن اند. آیا برای فقه روا است در این وادی وارد شود و اگر مجاز است، چه ساز و کاری برای آن در اصول فقه، باید فراهم ساخت؟ و در کجای ابواب فقهی رایج جای می گیرد؟ یا باید ساختاری دیگر برای فقه طراحی کرد.
اساتید فقه و حقوق و مدیران گروه ها و مسئولان مراکز آموزشی و پژوهشی به خوبی می توانند در هدایت دانش پژوهان به سمت عرصه های فوق موثر باشند و جلوی کارهای تکراری، کم اثر و خنثی را بگیرند.
***
پیشنهاد می گردد مسئولان جستار نیز برای هر شماره و یا هر سال از قبل محورهایی را در این عرصه برای نگارش مقاله تهیه کند و این اولویت ها را عملی کنند.
گفتنی است این سه بند تمام اولویت های عرصه های فقه و اصول فقه نیست، گرچه از نخستین اولویت هاست.
مهدی مهریزی
عضو تحریریه فصلنامه علمی پژوهشی جستارهای فقهی و اصولی
زبان:
فارسی
صفحات:
7 تا 11
لینک کوتاه:
magiran.com/p1910005 
دانلود و مطالعه متن این مقاله با یکی از روشهای زیر امکان پذیر است:
اشتراک شخصی
با عضویت و پرداخت آنلاین حق اشتراک یک‌ساله به مبلغ 1,390,000ريال می‌توانید 70 عنوان مطلب دانلود کنید!
اشتراک سازمانی
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی نامحدود همه کاربران به متن مطالب تهیه نمایند!
توجه!
  • حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران می‌شود.
  • پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانه‌های چاپی و دیجیتال را به کاربر نمی‌دهد.
In order to view content subscription is required

Personal subscription
Subscribe magiran.com for 70 € euros via PayPal and download 70 articles during a year.
Organization subscription
Please contact us to subscribe your university or library for unlimited access!