تحلیل تجربی تاثیر حضور سرمایه گذاران نهادی فعال دارای نماینده در هیات مدیره بر انگیزه های اختیاری مدیران جهت مدیریت سود (فرضیه نظارت کارا یا فرضیه همگرایی استراتژیک؟)
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل چگونگی تاثیر حضور سرمایه گذاران نهادی فعال بر انگیزه های اختیاری مدیران جهت مدیریت سود در راستای ارزابی جایگاه فرضیه نظارت کارا و فرضیه همگرایی استراتژیک منافع است. مدیریت سود با استفاده از مدل کوتاری و همکاران) 9221 (برای هر شرکت سال در صنعت مربوطه طبق الگوی رگرسیون چرخشی ارزیابی گردید. سرمایه گذاران - نهادی به دو شیوه واقعی و برآوردی مورد بررسی قرار گرفتند. سرمایه گذاران نهادی برآوردی با استفاده از مدل لو و همکاران 9212 (اندازه گیری شدند. جامعه آماری غربال شده پژوهش شامل تعداد 921 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در (دوره زمانی سال های 1931 تا 1931 است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدلهای رگرسیونی چندگانه مشتمل بر داده های ترکیبی با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. یافته ها بیانگر این است که سرمایه گذاران نهادی واقعی تاثیر مثبت و معنی داری بر انگیزه های اختیاری مدیریت سود دارند؛ اما، تاثیر سرمایه گذاران نهادی برآوردی بر انگیزه های اختیاری مدیریت سود معنی دار مشاهده نشد. همچنین سرمایه گذاران نهادی فعال واقعی و برآوردی بر انگیزه های اختیاری مدیریت سود ازاثرگذاری معنی داری برخوردار نیستند. شواهد بدست آمده مبنی بر تاثیر سرمایه گذاران نهادی کل بر مدیریت سود حاکی از انطباق نتایج پژوهش حاضر با مبانی مطرح در فرضیه همگرایی استراتژیک منافع است. فرضیه همگرایی منافع بیان میدارد سهامداران نهادی بزرگ اتحاد و پیوستگی استراتژیکی با مدیریت دارند. در چنین شرایطی، سرمایه گذاران نهادی تاثیر افزاینده بر مدیریت سود دارند. این در حالی است که نتایج مربوط به تاثیر سرمایه گذاران نهادی فعال بر مدیریت سود نتوانست شواهدی در تایید یا رد فرضیه نظارت کارا و فرضیه همگرایی استراتژیک منافع ارائه نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.