فصلنامه رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری
پیاپی 91 (زمستان 1402)

هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی پیشران های موثر بر هراس از تصمیم گیری در مدیران فدراسیون های ورزشی بود. پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه مدیران ارشد و میانی فدراسیون های ورزشی کشور بود که با توجه به آمار سال 1401 تعداد 140 نفر بودند که نمونه آماری به روش تصادفی ساده و به تعداد 103 نفر براساس فرمول کوکران انتخاب شدند. پس از توزیع پرسشنامه محقق ساخته در بین افراد نمونه، تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی با نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل فردی، عوامل سازمانی و عوامل محیطی بر بر هراس از تصمیم گیری در مدیران فدراسیون های ورزشی تاثیر مثبت معنادار دارند. بنابراین، پیشنهاد می شود عوامل فردی، سازمانی و محیطی به عنوان عوامل ایجاد کننده هراس در تصمیم گیری مدیران فدراسیون های ورزشی با برگزاری دوره های توانمندسازی برای مدیران کنترل شوند.

تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد رقابتی شکل گرفته است. تحقیق حاضر بر مبنای هدف از نوع تحقیقات کاربردی، بر مبنای ماهیت داده ها از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 122 نفر از کارکنان موسسه اعتباری ملل در سطح شهر تهران بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. پرسش نامه های استاندارد ابزار گردآوری داده ها در تحقیق حاضر را شکل داده اند. نرم افزار مورد استفاده برای تحلیل داده های پژوهش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از رویکرد PLS بوده است. نتایج به دست آمده حاکی از نقش مثبت و معنادار بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد رقابتی می باشد. نتایج نشان داد که مولفه های بازاریابی کارآفرینانه از قبیل فرصت گرایی، نوآوری، ریسک پذیری، خلق ارزش، اهرم کردن منابع، شدت مشتری و فعال بودن نیز تاثیر مثبت و معناداری بر بهبود عملکرد رقابتی موسسه اعتباری ملل دارند.

قراردادهای جدید نفتی از مهم ترین مسایلی است که در کشور ما چالش های زیادی را ایجاد نموده و دارای اهداف و اصول مشخصی می باشد . با توجه به تغییرات گسترده ایجاد شده در خلال سالهای گذشته در حوزه های مختلف اکتشاف، توسعه، تولید، عرضه و تقاضای نفت و گاز در بازارهای بین المللی انرژی، ضرورت بازنگری در نوع قراردادهای نفتی مورد تاکید عموم صاحب نظران عرصه نفت و گاز بوده است. از اصول و ساختار این الگوی قراردادی می توان نتیجه گرفت صنعت نفت ایران همچنان علاقمند به حفظ چارچوب های قراردادی خانواده قراردادهای خدمت در بخش بالادستی است، زیرا قراردادهای بیع متقابل و الگوی جدید قرارداد نفتی ایران هر دو از نوع قراردادهای خدمت توام با ریسک بشمار می روند. این مطالعه نشان می دهد مهمتر از خود قراردادIPC ، پروژه های هدف این قراردادها هستند که باید توسط وزارت نفت تعیین شود. پژوهش حاضر بیان می کند که IPCمدل جدیدی از قراردادهای نفتی است که می تواند منافعی را نصیب کشور کند. همچنین این قراردادها علاوه بر رفع کاستیهای قراردادهای کنونی و گذشته نفتی ایران موسوم به بیع متقابل، عموما با نگاه به آینده و با هدف توسعه کمی و کیفی صنعت نفت ایران تدوین شده است. به هر روی، ارزیابی و داوری دقیق و صحیح و بیان محاسن و معایب این الگوی جدید نیاز به زمان بیشتر و انعقاد قرارداد چند پروژه دارد. باید در نظر داشت که بخش عظیمی از موفقیت و یا شکست یک الگوی قراردادی منوط به چگونگی کاربرد و استفاده از آن یا به عبارت کلی تر منوط به اجرای آن است. در این پژوهش سعی شد تا حد ممکن به موارد بالا پرداخته شود.

هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر سیاست های بهینه پولی بر عبور نرخ ارز با رهیافت سیستم های پویا است. روش تحقیق حاضر کاربردی است. از رویکرد رهیافت سیستم های پویا در فضای نرم افزار ونسیم جهت برآورد مدل بهره گرفته شده است. در این تحقیق سه سناریو و سه سیاست تعریف شده است. در سناریو یک سطح نااطمینانی تورمی پایین، سناریو دو سطح نااطمینانی تورمی متوسط و سناریو سه سطح نااطمینانی تورم بالا لحاظ شده است. در سیاست اول تغییرات نرخ بهره، سیاست دوم عملیات بازار باز و سیاست سوم تغییرات نقدینگی لحاظ شده است. بر اساس نتایج کاملا مشهود است با افزایش نااطمینانی تورمی از سناریوی یک به سناریوی سه موجب افزایش شدید تورم در سال های آتی شده است؛ در نتیجه می توان بیان داشت در شرایطی که نااطمینانی تورمی بالا است عبور نرخ ارز شدیدتر بوده است. سیاست های تغییرات نقدینگی بر عبور نرخ ارز تاثیر مطلوبی نداشته است و این سیاست ها موجب بدتر شدن عبور نرخ ارز و افزایش شدید تورم در اقتصاد ایران شده است. در سیاست دوم عملیات بازار باز نیز مشهود است که حضور بانک مرکزی در بازار نرخ ارز موجب بهبود عبور نرخ ارز نشده است و این امر می تواند ناشی از عدم استقلال بانک مرکزی از سیاست های مالی دولت باشد. سیاست نرخ بهره نسبت به سایر سیاست ها در عبور نرخ ارز موفق تر عمل نموده است؛ بر اساس نتایج مشاهده می گردد در سطح نااطمینانی بالا نیز با موفقیت عمل ننموده است.

هدف از مطالعه تحقیق حاضر بررسی بررسی رابطه بین رهبری تحول گرا با آوای سازمانی با نقش میانجی عدالت آموزشی در آموزش و پرورش شهرستان شوشتر می باشد. جامعه آماری جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهرستان شوشتر می باشد که تعداد 860 نفر می باشد. حجم نمونه 268 نفر تعیین شد. نفر بدست آمد. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات پژوهشی توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. روش گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که در این پژوهش از پرسشنامه پرسشنامه آوای سازمانی، میزان عدالت آموزشی، رهبری تحول گرا کری بارنت و دیگران(2001) بین پاسخگویان توزیع گشت. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار smartpls و مبحث معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج کلی نشان داد که بین رهبری تحول گرا با آوای سازمانی با نقش میانجی عدالت آموزشی در آموزش و پرورش شهرستان شوشتر شهرستان شوشتر رابطه وجود دارد. نتایج سایر فرضیات نشان داد؛ بین ترغیب ذهنی با آوای سازمانی با نقش میانجی عدالت آموزشی در آموزش و پرورش شهرستان شوشتر رابطه وجود دارد. بین نفوذ آرمانی با آوای سازمانی با نقش میانجی عدالت آموزشی در آموزش و پرورش شهرستان شوشتر رابطه وجود دارد.بین انگیزش الهام بخش با آوای سازمانی با نقش میانجی عدالت آموزشی در آموزش و و پرورش شهرستان شوشتر رابطه وجود دارد.بین ملاحظه فردی با آوای سازمانی با نقش میانجی عدالت آموزشی در آموزش و پرورش شهرستان شوشتر رابطه وجود دارد.از این رو پیشنهاد می شود که رهبران تحول گرا باید اعتماد کارکنان را نسبت به اهداف سازمان جلب کنند. بدین منظور، مدیران باید برای افزایش اعتماد کارکنان در سازمان، صداقت خود را با برقراری ارتباط باز با کارکنان نشان دهند. نسبت به تعهدات و وعده های خود پای بند باشند.

یکی از سازمان هایی که به نظر می رسد به شدت نیازمند به ظرفیت جذب دانش است، سازمان آموزش و پرورش است. اما باید در نظر داشت که ایجاد و نهادینه سازی ظرفیت جذب در سازمان، نیازمند متغیرها و عوامل پیشایندی است، از این رو این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل تاثیر ساختار سازمانی بر ظرفیت جذب کارکنان با نقش میانجی انرژی سازمانی در اداره آموزش و پرورش استان خوزستان انجام گرفت. روش انجام تحقیق حاضر از نوع همبستگی و توصیفی بود. جامعه آماری کلیه کارکنان سازمان آموزش و پرورش استان خوزستان می باشند، و حجم نمونه براساس جدول مورگان 169 نفر محاسبه گردید شیوه نمونه گیری نیز، نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود. ابزار گردآوری داده های تحقیق، پرسشنامه ساختار سازمانی رابینز(1989) ظرفیت جذب دانش توسط کامیسون و فورس (2010) و پرسشنامه محقق ساخته انرژی سازمانی بود. پردازش های آماری لازم در دو سطح آمار توصیفی و تحلیلی با استفاده از نرم افزار تحلیلی – کاربردی SPSS و نرم افزار لیزرل انجام شده است. یافته ها نشان داد که تاثیر ساختار ساختار سازمانی بر ظرفیت جذب با ضریب مسیر 492/0 در سطح اطمینان 95 درصد معنادار می باشد. تاثیر ساختار سازمانی بر انرژی سازمانی با ضریب مسیر 516/0 در سطح اطمینان 95 درصد معنادار می باشد. همچنین، با توجه به آماره آزمون سویل (79/3) و سطح معناداری (004/0) ساختار سازمانی بر ظرفیت جذب از طریق نقش میانجی گر انرژی سازمانی تاثیر غیرمستقیم 3/29 درصد دارد. بنابراین تعدیل ساختارهای سازمانی پیچیده و غیرمنعطف و حرکت به سمت ساختارهای منعطف و مبتنی بر دموکراسی می تواند ارتقادهنده ظرفیت جذب و انرژی سازمانی باشد که در نهایت بهره وری سازمان را ارتقا می دهد.

امروزه شبکه های اجتماعی همواره بهترین مکان برای اجرای کمپین های مردمی است. صاحبان کسب و کار با هوشمندی توانسته اند روی موج این کمپین های تبلیغاتی سوار شوند و به محبوبیت برند خود بیافزایند. شبکه های اجتماعی طی چند سال اخیر نقش بسزایی در انعکاس این پدیده های اجتماعی داشته است. کافیست نگاهی اجمالی به صفحه تجاری برندها در شبکه های اجتماعی بیاندازید تا شاهد پیشرفت آنها در این جامعه مجازی باشید. در این چند سالی که از شروع به فعالیت شبکه های اجتماعی می گذرد (از سال 2010) برندها و کسب و کارهای معتبر و بزرگ با استفاده از فعالیت و حضور در این شبکه اجتماعی توانسته اند فالوورهای میلیونی را برای خود جذب نموده و از طریق این بستر به ساده ترین شکل ممکن و سریع ترین حالت و البته با کمتری هزینه به تبلیغات محصولات خود بپردازند؛ و از طرفی مدرسه نقش مهمی در رشد شخصیت و انتقال دانش و مهارت های زندگی به آنها دارد، در نتیجه آشنایی با شهروند و شهروندی نیز از جمله مهارتهایی است که در مدرسه باید آموزش داده شود و دانش آموزان رده های مختلف تحصیلی باید حقوق، تکالیف و مسیولیتهای شهروندی را در مدرسه فرابگیرند. در این مقاله به روش کتابخانه ای مروری بر نقش شبکه های اجتماعی و آموزش شهروندی در بین نوجوانان با تاکید بر ضرورت و اهمیت آموزش خواهیم داشت.

سرمایه فکری یکی از منابع ضروری برای موفقیت شرکت ها در اقتصاد مبتنی بر دانش می باشد. امروزه بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت ها تفاوت زیادی وجود دارد، لذا درصورتی که سرمایه گذاران به اطلاعاتی دسترسی داشته باشند که این فاصله بین ارزش دفتری و بازار شرکت را تشریح نمایند، این امر می تواند منجر به تصمیمات اقتصادی بهتری شود. به منظور تعیین میزان افشای سرمایه فکری از روش تحلیل محتوا و همچنین برای بررسی رابطه بین عملکرد سرمایه فکری و ویژگی های شرکت با سطح افشای سرمایه فکری از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 89 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نتایج آزمون فرضیه های این پژوهش بیانگر رابطه منفی و معنادار بین عملکرد سرمایه فکری و سطح افشای سرمایه فکری می باشد. در بررسی رابطه اجزای عملکرد سرمایه فکری با سطح افشای سرمایه فکری، نتایج نشان می دهد که؛ بین کارایی سرمایه فیزیکی و سطح افشای سرمایه فکری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما در مورد سایر اجزای عملکرد سرمایه فکری رابطه ای مشاهده نگردید. همچنین نتایج به دست آمده در خصوص بررسی رابطه بین سطح اهرمی، سودآوری، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و اندازه شرکت با سطح افشای سرمایه فکری، بیانگر عدم وجود رابطه ی معنادار می باشد. تحلیل محتوایی افشای سرمایه فکری در گزارش های مالی نشان می دهد که بیشترین افشا مربوط به سرمایه انسانی می باشد.

پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تجربه و رضایت مشتریان از برند بر قصد خرید مجدد در خرده فروشی های آنلاین از طریق نقش تعدیلی هم آفرینی برند در فروشگاه دیجی کالا صورت گرفته است. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و از نظر روش و ماهیت توصیفی- پیمایشی می باشد. روش های گردآوری اطلاعات پژوهش به دو دسته کتابخانه ای و میدانی تقسیم می شود. بعد از تنظیم اهداف و سوالات پژوهش، پرسشنامه ای مرکب از 4 بعد اصلی و 22 سوال تهیه و تنظیم شد و میان جامعه آماری توزیع گردد. جامعه آماری این تحقیق شامل مشتریان فروشگاه دیجی کالا است و تعداد 330 نفر نمونه، جهت پخش پرسشنامه انتخاب شده است. شیوه نمونه گیری در این تحقیق روش نمونه گیری خوشه ای بوده است. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش اعتبار محتوا و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید و پایایی پرسشنامه بسیار مطلوب ارزیابی گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده و برای تعیین روابط بین متغیرها نیز از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و LISREL صورت گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق مشخص گردید هم آفرینی برند ارتباط میان تجربه و رضایت مشتریان از برند بر قصد خرید مجدد را تعدیل می کند. همچنین در بررسی فرضیه های فرعی تحقیق مشخص شد تجربه و رضایت مشتریان از برند بر قصد خرید مجدد و هم آفرینی برند تاثیرگذار است.

سوابق حسابداری می تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد شرکت تاثیر بگذارند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر سوابق حسابداری بر عملکرد مالی شرکت های پتروشیمی می باشد. جامعه ی آماری در دسترس در این پژوهش شامل کلیه اسناد و مدارک شرکتهای فولادی عرضه کننده در بورس کالا می باشند. نمونه گیری به روش تصادفی است برای آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر: پیچیدگی اطلاعات حسابداریبر عملکرد مالی شرکت های پتروشیمی تاثیر معناداری دارد محدودیت مالی بر عملکرد مالی شرکت های پتروشیمی تاثیر معناداری دارد نسبت های مالی شرکت ها بر عملکرد مالی شرکت های پتروشیمی تاثیر معناداری دارد

من یک حسابدارم و همیشه برایم سوال بوده است که چرا این رشته فارغ التحصیلان زیادی دارد اما افراد کمی در این رشته موفق هستند و حتی این افراد نیز از رضایت شغلی برخوردار نیستند در این تحقیق بررسی میکنیم علت و راه حل چیست؟ پژوهشهای قبلی این حوزه معمولا برای کمک به رفع مشکلات کارفرما بوده است اما هدف این پژوهش کمک به کارشناسان این حوزه است که البته برای کارفرما هم به جهت نگهداشت پرسنل میتواند مفید باشد. به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی، از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. ابزار اصلی پرسشنامه است و با نرم افزار spss تحلیل شد جامعه آماری در این پژوهش شاغلان حرفه حسابداری در شرکتهای خصوصی شهر تهران است تغییرات در کسب و کار جهانی بسیار سریع شده و تطبیق با این شرایط نیاز به آموزش دارد کارفرما به علت هزینه و امکان ترک شغل کارمند علاقه به آموزش ندارد و کارگر به علت حقوق پایین و نارضایتی شغلی علاقه ای به هزینه شخصی ندارد که این موضوع حرفه حسابداری را با چالش مواجه کرده است. محیط کار شاد، برقراری تعادل بین کار و زندگی کارمند، ارزیابی مدیران از نیاز نسلهای مختلف کاری، تعهد کارفرما به رشد کارمند، مشارکت کارمندان در تصمیمات، تغییر نوع قراردادها، افزایش سن استخدام، استفاده از جابه جایی بجای تعدیل و آموزش مدیران برای تبدیل آنها به مربی بجایی رییس میتواند بر رضایت پرسنل و افزایش آموزش و ارتقا حرفه موثر باشد.

این پژوهش به رابطه سنجی عوامل تشکیل دهنده اصالت برند با عوامل شهرت افزایی برند می پردازد. این پژوهش به لحاظ طبقه بندی برمبنای هدف، کاربردی است و به لحاظ طبقه بندی برمبنای روش یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، مشتریان کافی شاپ های شهر تهران می باشد. حداقل حجم نمونه مورد نیاز با توجه به فرمول کوکران برابر 384 نفر می باشد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه های استاندارد بوده و داده های گردآوری شده از طریق نرم افزار spss و Amos مورد تحلیل قرار گرفتند و با کمک مدلسازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق بررسی شدند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد؛ اتصالات برند بر وفاداری برند تاثیر مثبت و معنادار دارد. رضایت برند بر اتصالات برند تاثیر مثبت و معنادار دارد. با این حال تاثیر رضایت برند بر وفاداری برند مورد تایید واقع نشد.

هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر سهولت درک گزارشگری مالی بر هزینه سرمایه و درماندگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی می باشد، همچنین روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و در بخش آزمون فرضیات از روش اسنادکاوی صورتهای مالی بوده است. به طور کلی روش آزمون فرضیات از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه است. نتایج تحقیق نشان داد سهولت درک گزارشگری مالی بر هزینه سرمایه و درماندگی مالی تاثیر معکوس و معناداری دارد بدین معنا که شرکتهایی که گزارشات مالی آنها از پیچیدگی کمتری برخوردار باشد؛ هزینه سرمایه و احتمال ورشکستگی و درماندگی مالی کاهش می یابد. نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشان داد اهرم مالی برهزینه سرمایه و درماندگی مالی تاثیر مستقیم و معناداری دارد و تاثیر اندازه شرکت، فرصتهای رشد، جریان نقدی عملیاتی بر هزینه سرمایه و درماندگی مالی شرکت؛ معکوس و معنادار می باشد.

تغییر مداوم امروزه، ناشی از توسعه سریع فناوری اطلاعات است که همگام شدن با آن، مستلزم استراتژی های جدیدی می باشد که هم برای افراد، کسب و کارها و هم برای جامعه به عنوان یک کل برای انطباق با روندهای جدید، مفید و ضروری هستند. تغییر استراتژیک تا حدی سودمند است که می تواند یادگیری سازنده و دانش جدید را پرورش دهد که خود نتایج فرآیندهای مبتنی بر زمان هستند و به یک موضوع برجسته در بسیاری از حوزه های تحقیقات مدیریت و سازمان در سال های اخیر تبدیل شده است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر تغییر و انطباق استراتژیک بر عملکرد سازمانی بوده است. جامعه آماری این تحقیق را 1500 نفر از کارکنان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران تشکیل داده است. در نهایت 285 پرسشنامه جهت تحلیل گردآوری شده است. ابزارگردآوری داده ها در این تحقیق، پرسشنامه بوده است. فرضیه های تحقیق با استفاده از نرم افزار smart.PLS مورد آزمون قرار گرفت و نتایج حاصل از آن نشان داد که محیط خارجی، محیط داخلی و نیروی مقاومت بر پذیرش تغییرات استراتژیک تاثیر دارد. پذیرش تغییرات استراتژیک بر عملکرد سازمانی تاثیر دارد.

شرکت های با عملکرد قوی، اغلب اهدافی دارند که میزان جاه طلبی های آن ها را برای موقعیت های موجود در آینده بیان می کند و این موضوع به وضوح توسط مدیر اجرایی به ذینفعان اعلام می شود. مدیر اجرایی باید استراتژی شرکت را رهبری کند و نقش کلیدی را در ایجاد و انتقال عزم استراتژیک ایفا کند. هدف این تحقیق بررسی نقش عزم استراتژیک در پیش بینی عملکرد سازمانی می باشد. این مقاله عمدتا از بینش هایی از فرآیند استراتژی و ادبیات حاکمیت شرکتی استفاده می کند تا به درک بهتری از اینکه چگونه یک کسب وکار می تواند به یک عزم استراتژیک قوی دست یابد. در این مقاله، به مرور پیشینه موجود در زمینه عزم استراتژیک و نقش آن در عملکرد سازمان و همینطور پژوهش های انجام شده در مورد آن پرداخته شده است و البته محقق، موضوع را به گونه ای سازماندهی و خلاصه می کند که باعث ایجاد درکی بهتر از موضوع شود. سه بعد از ساختار عزم استراتژیک شناسایی شده است که شامل چشم انداز مشترک، تمرکز منابع و آینده نگری می باشد. در ادامه از طریق توسعه یک سری پیشنهادات تحقیقاتی، دستور کار تحقیقاتی آینده ارایه می شود و همینطور نکات مورد علاقه در زمینه عملکرد استراتژی نیز مورد بحث قرار می گیرد.

در عصر حاضر، سازمان ها برای بقا و موفقیت، باید به طور مداوم در حال تغییر و تحول باشند. این امر نیازمند رهبری تحول آفرین است که بتواند سازمان را در مسیر تغییر و تحول هدایت کند. رهبری تحول آفرین، فرایندی است که در آن رهبران، سازمان را برای تغییر و تحول آماده می کنند، تغییرات را مدیریت می کنند و پس از تغییر، سازمان را به وضعیت مطلوب هدایت می کنند. عصر حاضر، عصر تغییرات سریع و مداوم است. تغییرات در فناوری، بازار، رقابت و سایر عوامل محیطی، سازمان ها را مجبور می کند که به طور مداوم در حال تغییر و تحول باشند. سازمان هایی که قادر به تغییر و تحول موثر باشند، می توانند از فرصت های جدیدی که تغییرات ایجاد می کند، بهره مند شوند و از تهدیدات آن در امان بمانند. رهبری تحول آفرین، نقش کلیدی در موفقیت سازمان ها در عصر تغییرات ایفا می کند. رهبران تحول آفرین، می توانند سازمان را برای تغییر و تحول آماده کنند، تغییرات را مدیریت کنند و پس از تغییر، سازمان را به وضعیت مطلوب هدایت کنند.

این مقاله به بررسی تاثیر امنیت شغلی بر رفتار سازمانی و سطح رضایت شغلی در محیط کار می پردازد. امنیت شغلی به عنوان یکی از اصول اساسی محیط کار، ارتباط نزدیکی با رفتار سازمانی کارکنان و سطح رضایت آن ها دارد. این تحقیق با تحلیل و بررسی ارتباط امنیت شغلی با تعهد به سازمان، رفتارهای کاری مثبت و نگرش های شغلی مثبت، به نقد و بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم این عوامل بر رضایت شغلی پرداخته است. نتایج نشان می دهد که افزایش امنیت شغلی، علاوه بر افزایش رضایت شغلی، بهبود مستقیم و غیرمستقیمی در رفتار سازمانی کارکنان را به همراه دارد این مقاله به ارتباط میان امنیت شغلی و عناصر مختلفی که به رفتار سازمانی و رضایت شغلی کارکنان مرتبط هستند، می پردازه. معمولا امنیت شغلی، از جمله عواملی مثل احساس اطمینان در محیط کار، حمایت از سمت مدیریت و تعامل با همکاران، تاثیر مستقیمی بر رفتار کاری و نگرش به کار داره. به عنوان مثال، کارکنانی که احساس امنیت درباره جایگاه شغلی و ارتباطات داخل سازمانی شون رو دارن، احتمالا می تونند بیشتر مشارکت کنند و با انگیزه تر به کار بپردازند.

در عصر مبادلات اقتصادی بین کشورها شرکتهای چند ملیتی در نقاط مختلف دنیا در حال فعالیت هستند و به منابع ملی و جهانی دسترسی دارند. در همین راستا استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی سبب افزایش یکنواختی. ثبات رویه. هماهنگی و قابلیت مقایسه گزارشگری مالی در سطح جهان شده و به واسطه یکنواختی امکان دسترسی به بازارهای سرمایه در سطح جهانی را افزایش داده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی مزایا، چالش ها و راهکارهای اجرایی پیاده سازی استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در ایران صورت پذیرفت شد در بخش راهکارها، راهکار انجام هماهنگی های لازم با نهادهایی هم چون سازمان امور مالیاتی، سازمان حسابرسی، سازمان بورس و جاممه حسابداران رسمی ایران و...؛ در بخش چالش ها، چالش میزان و ماهیت دخالت دولت در اقتصاد؛ و در نهایت در بخش مزایا، ارتقای کیفیت گزارشگری مالی می گردد. در حال حاضر تعداد 140 کشور دنیا از جمله ایران در حال هموار سازی استاندارد های مالی داخلی خود و رسیدن به پیاده سازی کامل استاندارد های مالی بین المللی میباشد؛ و در آخر بررسی مسایل اخلاقی مناسب استاندارد بین المللی گزارشگری مالی میباشد.

هدف این مطالعه بررسی و مرور ادبیات مربوط به مسیله حجم کاری حسابرس تحت فشار بودجه زمانی و تاثیر آن بر کیفیت قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان می باشد. پژوهش های پیشین با استفاده از یک روش آزمایشی و با ترکیب چند مولفه شامل تعداد کل ساعات کار شده توسط هر حسابرس منحصر به فرد برای هر قرارداد حسابرسی، و یا در نظر گرفتن لگاریتم تعداد کل ساعات کار حسابرسی و یا بر اساس سطح هر حسابرس این مسیله را بررسی کرده اند. ادبیات موضوع نمونه هایی شامل ارزیابی ها و نظرات حسابرسان مستقل را شامل می شوند. نتایج بسیاری از پژوهش ها نشان داده که سطح اطمینان بالاتر، تمایل حسابرس به انجام تحلیل نظر و تعدیل آن را افزایش می دهد و از طرفی فشار زمانی و پیچیدگی قضاوت، تمایل حسابرس به انجام تعدیلات پیشنهادی را کاهش می دهد. از این یافته ها استنباط می شود که عواملی مانند اعتماد، فشار زمانی و پیچیدگی قضاوت حسابرسی، هم به صورت فردی و هم به طور مشترک بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان تاثیر می گذارند. این مطالعه مروری می تواند به کاربرد نظریه تصمیم گیری رفتاری کمک کند، زیرا نتایج جهت کمک به سازمان ها و موسسات حسابرسی در درک تاثیر مشترک و تعاملی عوامل فردی، محیطی و وظیفه ای در فعالیت های حرفه ای و امکان برنامه ریزی و ایجاد معیارهای بهتر برای شرایط کار حسابرسی، می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

انتخاب پیمانکاران، نقش حیاتی در به سرانجام رسیدن پروژه های صنعت ریلی دارد و تعیین صلاحیت و انتخاب درست پیمانکاران به منظور موفقیت و کاهش هزینه ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. مقاله حاضر به شرح یکی از مدل های متداول سنجش و انتخاب صحیح پیمانکاران در این صنعت، "تکنیک تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس" پرداخته است. در این مسیر، معیار های اصلی شناسایی شده، معرفی و وزن دهی گردیده، سپس به تشریح مراحل روش تاپسیس پرداخته و اولویت انتخاب پیمانکاران مشخص گردیده است. هدف از این مقاله افزایش ضریب موفقیت در پروژه های ریلی و همچنین تسهیل در تصمیم گیری های پیچیده برای کارفرمایان است.

هدف پژوهش حاضر « طراحی و ارزیابی محتوای متناسب با زیر ساخت های فرآیند زنجیره ارزش در حوزه مدیریت هنر صنعت فرش دستباف » می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه فرش بافان شهر کاشان می باشد که براساس روش نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه ها محتوایی و پایایی پرسشنامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. داده ها توسط نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش آمار توصیفی از فراوانی، درصد فراوانی و نمودارها استفاده شد. در بخش آمار استنباطی ابتدا از آزمون کلموگروف اسمیرنف جهت تشخیص نرمال بودن داده ها استفاده شد و چون داده ها نرمال تشخیص داده شدند، از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی نظام تولید بر زنجیره ارزش در حوزه مدیریت هنر صنعت فرش دستباف تاثیر دارد. مدیریت دانش و اطلاعات بر زنجیره ارزش در حوزه مدیریت هنر صنعت فرش دستباف تاثیر دارد. مدیریت ظرفیت بر زنجیره ارزش در حوزه مدیریت هنر صنعت فرش دستباف تاثیر دارد. مدیریت و رهبری بر زنجیره ارزش در حوزه مدیریت هنر صنعت فرش دستباف تاثیر دارد.

این مقاله، مروری بر مفهوم عزم استراتژیک در رابطه با تیوری های مدیریت استراتژیک است. در این مقاله، محقق ادبیات نظریات مدیریت استراتژیک را که از منشاء خود کلمه مدیریت استراتژیک تا بحث فعلی در مورد عزم استراتژیک ناشی می شود، مرور می کند. مفهوم عزم استراتژیک، بیش از پیش رهبری و مدیریت را به عنوان راهی برای وارد کردن احتمالات آینده به تفکر فعلی معرفی می کند و به آن ها اجازه می دهد تا سازمان را برای رقابت آینده از طریق توسعه محصولات، شایستگی های اصلی، سیستم ها و روابطی که به آن ها مزیت رقابتی می دهد، سازماندهی مجدد کنند. در این مقاله، به مرور ادبیات مرتبط با عزم استراتژیک با توجه به مدیریت استراتژیک و جمع بندی مطالب و نتیجه گیری پرداخته شده است. در این مقاله مشخص شده است که عزم استراتژیک فراتر از برنامه ریزی استراتژیک است و در واقع می تواند تصوری عمیق تر از جایی که سازمان باید 10 تا 20 سال بعد در آن باشد به دست آورد.

کاربردها و استقرار هوش مصنوعی در چند سال گذشته در زمینه های مختلفی به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده است. ابزارهای هوش مصنوعی در دهه گذشته توجه ادبیات و سازمان های تجاری را به خود جلب کرده اند، به ویژه با پیشرفت در تکنیک های یادگیری ماشین. با این حال، علی رغم پتانسیل بالای فناوری های هوش مصنوعی برای حل مشکلات، هنوز مسایلی در استفاده عملی و کمبود دانش در مورد استفاده از هوش مصنوعی به روش استراتژیک، به منظور ایجاد ارزش تجاری وجود دارد. هدف این تحقیق بررسی نقش هوش مصنوعی در تدوین استراتژی بوده است. جامعه آماری این تحقیق را 2000 نفر تشکیل داده است. در نهایت 315 پرسشنامه جهت تحلیل گردآوری شده است. ابزارگردآوری داده ها در این تحقیق، پرسشنامه بوده است. فرضیه های تحقیق با استفاده از نرم افزار  smart.PLS مورد آزمون قرار گرفت. فرهنگ کسب و کار بر نقش هوش مصنوعی تاثیر دارد. نقش هوش مصنوعی بر مدل سازمانی کسب و کار تاثیر دارد. نقش هوش مصنوعی بر مدیریت تصمیم گیری استراتژیک بازاریابی تاثیر دارد. نقش هوش مصنوعی بر مدیریت تصمیم گیری استراتژیک تاثیر دارد.

در محیط کسب وکار جدید که مشخصه آن تلاطم، رقابت و پیچیدگی فزاینده است، توانایی یک شرکت در ایجاد و حفظ مشتریان وفادار نهفته است. مدیریت سازمانها با تکیه بر دانش برتر امکان توسعه تصمیمات نوآورانه در موضوعات مهم و بهبود عملکرد های مبتنی بر دانش را فراهم می آورند و از این طریق به افزایش تجربه و وفاداری مشتریان نایل میشوند. فناوری های مالی نیز می توانند در تجربه و وفاداری مشتریان موثر باشند. در این مطالعه قصد داریم به بررسی تاثیر فناوری های مالی بر تجربه و وفاداری مشتریان در بانک سامان بپردازیم. جامعه مورد مطالعه ما مشتریان شعب بانک سامان در شهر تهران می باشد. بر این اساس با استفاده از فرمول کوکران جامعه نامحدود تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از ابزار پرسشنامه به جمع آوری نظرات افراد نمونه درباره متغیرهای تحقیق پرداخته شد. سپس با استفاده از نرم افزار Spss به تلخیص و توصیف ویژگی های جمعیت شناختی پرداخته شد و پس از آن آزمون های آماری متناسب با ماهیت تحقیق انجام شد. در این راستا آزمون کولمگروف اسمرینف برای بررسی نوع توزیع متغیرها و سپس از تحلیل مسیر با رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 2، برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که فناوری های مالی بر وفاداری و تجربه مشتری موثر است.

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شیوه های مدیریت ایمنی بر روی ریسک درک شده و ناامنی شغلی در بین کارکنان آتش نشانی شهر محمدیه و ناحیه شهری مهرگان صورت گرفته است. روش تحقیق بکار گرفته شده، توصیفی از نوع پیمایشی بوده و از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و جهت گردآوری اطلاعات در این پژوهش از نتایج و مطالب تحقیقات کتابخانه ای و اینترنتی و نیز جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی استفاده گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد استفاده می شود. جامعه اماری تحقیق حاضر شامل کارکنان آتش نشانی شهر محمدیه و ناحیه شهری مهرگان می باشد که تعداد کارکنان عملیاتی و اداری در مجموع 40 نفر می باشد و از روش سرشماری برای نمونه گیری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss22 و SmartPLS3 انجام شد و نتایج بدست آمده نشان دهنده شیوه های مدیریت ایمنی محل کار بر روی کاهش ریسک درک شده و نا امنی شغلی کارکنان آتش نشانی نقش مهمی ایفا می نماید.

هدف از انجام این تحقیق عملکرد ایمنی و سلامت شغلی در میزان عملکرد کارکنان آتش نشانی شهر محمدیه و ناحیه شهری مهرگان می باشد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کمی است. این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه اماری تحقیق حاضر شامل کارکنان آتش نشانی شهر محمدیه و ناحیه شهری مهرگان می باشد که تعداد کارکنان عملیاتی و اداری در مجموع 40 نفر می باشد و از روش سرشماری برای نمونه گیری استفاده شد. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه های استاندارد گردآوری شد و با استفاده از نرم افزار SPSS22 و Smart PLS3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که عملکرد ایمنی بر روی سلامت شغلی و عملکرد کارکنان آتش نشانی تاثیر دارد.

پژوهش حاضر با هدف رسی نقش ناامنی شغلی بر درگیری شغلی و رعایت ایمنی در بین کارکنان آتش نشانی شهر محمدیه و ناحیه شهری مهرگان صورت گرفته است. روش تحقیق بکار گرفته شده، توصیفی از نوع پیمایشی بوده و از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و جهت گردآوری اطلاعات در این پژوهش از نتایج و مطالب تحقیقات کتابخانه ای و اینترنتی و نیز جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی استفاده گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد استفاده می شود. جامعه اماری تحقیق حاضر شامل کارکنان آتش نشانی شهر محمدیه و ناحیه شهری مهرگان می باشد که تعداد کارکنان عملیاتی و اداری در مجموع 40 نفر می باشد و از روش سرشماری برای نمونه گیری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss22 و Smart PLS3 انجام شد و نتایج نشان می دهد که بین ناامنی شغلی و درگیری شغلی و رعایت ایمنی رابطه معناداری وجود دارد.

هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان تاثیرگذاری ابعاد ایمنی بر روی انگیزه و مدیریت ایمنی در بین کارکنان آتش نشانی شهر محمدیه و ناحیه شهری مهرگان می باشد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کمی است. این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه اماری تحقیق حاضر شامل کارکنان آتش نشانی شهر محمدیه و ناحیه شهری مهرگان می باشد که تعداد کارکنان عملیاتی و اداری در مجموع 40 نفر می باشد و از روش سرشماری برای نمونه گیری استفاده شد. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه های استاندارد گردآوری شد و با استفاده از نرم افزار SPSS22 و Smart PLS3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که خودکارآمدی رهبری ایمنی و نگرش ایمنی بر انگیزه ایمنی و مدیریت ایمنی تاثیر دارد.