کارورزی مددکاری اجتماعی: کارکردها و الزامات (مطالعه موردی دانشگاه علامه طباطبائی)
مقاله حاضر به بررسی الزامات و کارکردهای (با تاکید بر مسائل و چالش های) مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی می پردازد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام استادان سرپرست کارورزی است. داده های پژوهش با روش کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونه گیری، هدفمند و در دسترس بخشی و حجم نمونه برابر با 20 نفر است. یافته ها نشان می دهد که کارورزی های رشته مددکاری با مسائلی[1] مانند عدم همکاری موسسات، سپردن فعالیت های بی ربط با حوزه مددکاری اجتماعی، کاهش تعداد موسسات نسبت به گذشته، عدم نظارت موثر و مناسب استادان سرپرست، پایین بودن حق الزحمه استادان، سلیقه ای عمل کردن سرپرستان و نداشتن وحدت رویه در ارزیابی دانشجویان، عدم ارتباط موثر بین استادان سرپرست و دانشگاه، و کلیشه ای شدن امور مربوط به کارورزی و تقلیل دادن آن به امور اداری، عدم نیل به سمت تخصصی شدن در حوزه های گوناگون مددکاری اجتماعی، وجود فاصله بین مبانی نظری و عملی در کارورزی، بی انگیزگی دانشجویان (به ویژه دانشجویان پسر)، مشکلات رفت وآمد دانشجویان، عدم توانایی دانشجو در برقراری ارتباط حرفه ای و... مواجه است. [1]- لازم به ذکر است که این گونه مسایل در عمده مراکز آموزش عملی مددکاری اجتماعی داخلی و خارجی کم و بیش وجود دارد و به هیچ وجه قابل تعمیم به کلیت آموزش عملی مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی نمی باشد و این موارد صرفا در برخی از فیلدها مشاهده می شود. با این حال تلاش های بسیاری برای کاهش این گونه مسایل در سالیان گذشته در گروه مددکاری اجتماعی انجام شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.