مقایسه عملکرد شناختی و روانشناختی مادران دارای کودک درخودمانده با مادران دارای کودک عادی
تحقیقات نشان داده است که داشتن کودک مبتلا به اختلال درخودماندگی می تواند اثرات نامطلوبی روی وضعیت روانشناختی مادر داشته باشد. اما آیا می توان عملکردهای روانشناختی آنان را با مادران عادی مقایسه کرد؟
این پژوهش، با هدف مقایسه عملکردهای شناختی (کنش وری های اجرایی، توانایی ذهن آگاهی) و روانشناختی (افسردگی، اضطراب، تنیدگی) بین مادران دارای کودک درخودمانده و مادران دارای کودک عادی انجام گرفته است.
مطالعه حاضر از نوع علی - مقایسه ای بود. دو گروه شامل 30 مادر دارای کودک درخودمانده، و 30 مادر دارای کودک عادی انتخاب شدند. 30 مادر دارای کودک درخودمانده از میان مادران کودکان درخودمانده که در پاییز و زمستان 1397 جهت مداخلات توانبخشی برای فرزندشان، به مراکز توانبخشی و مرکز درخودماندگی شهرستان تبریز مراجعه کرده بودند انتخاب شدند. دو گروه، پرسشنامه های نقص کنش وری های اجرایی بارکلی (1997)، پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی بیر، وارد و مور (2013)، و مقیاس های افسردگی اضطراب و تنیدگی لوی بوند و لوی بوند (1995) را تکمیل کردند.
تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که میزان نارسایی کنش های اجرایی (p=0/007) و همچنین افسردگی، اضطراب و تنیدگی (p=0/001) در مادران دارای کودک درخودمانده بطور معنی داری بیشتر از مادران دارای کودک عادی بود. میزان ذهن آگاهی در مادران دارای کودک درخودمانده بطور معنی داری کمتر از مادران دارای کودک عادی بود (0/012=p).
مادران دارای کودک درخودمانده از افسردگی، اضطراب و تنیدگی بیشتر و ذهن آگاهی کمتری نسبت به گروه دیگر برخوردار بودند.
کنش وری های اجرایی ، ذهن آگاهی ، اضطراب ، تنیدگی ، افسردگی ، کودک درخودمانده ، مادران
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.