تاثیر آموزش رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران دارای کودک فلج مغزی شهر تبریز در سال 1393
مادران کودکان فلج مغزی در طی زندگی با کودک فلج مغزی از راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان استفاده میکنند. در دهههای اخیر توجه گستردهای به استفاده از مداخلات شناختی برای کاهش مشکلات روانشناختی مادران کودکان فلج مغزی معطوف شده است؛ لذا، پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران دارای کودک فلج مغزی شهر تبریز در سال 1393 انجام شد.
این پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری آن مشتمل بر تمام مادران دارای کودک فلج مغزی زیر 12 سال شهر تبریز در سال 1393 بود که تعداد 30 نفر به وسیله روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. گروهها پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) را طی پیش آزمون و پسآزمون تکمیل کردند. هشت جلسه 90 دقیقهای رفتار درمانی عقلانی هیجانی گروهی در گروه آزمایش اجراء شد و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و تکمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.
رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر راهبردهای منفی و مثبت تنظیم شناختی هیجان در مادران دارای کودک فلج مغزی تاثیر داشت (001/0p=).
با توجه به اینکه رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر راهبردهای انطباقی و غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان مادران دارای کودک فلج مغزی تاثیر دارد، آموزش این رویکرد به عنوان یک روش مداخلهای در افزایش بهکارگیری راهبردهای کارآمد و کاهش راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان توسط مادران دارای کودک فلج مغزی توصیه میشود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.