نسبت ماهیت سینما با دین و هویت ملی: رهیافتی انتقادی به دیدگاه های سید مرتضی آوینی
پرسش از ماهیت سینما در فرهنگ غربی چندین دهه قدمت دارد. اما در ایران عمده مباحث نظری این حوزه، ترجمه یا گرته برداری از آرای غربی ها بوده است. از زمان ورود سینما به ایران، تاملاتی از جنس آرا و نظریات سیدمرتضی آوینی درباره ماهیت سینما (به ویژه در نسبت با هویت ایرانی-اسلامی) طرح نشده بود. بنیاد فکری آوینی درباره سینما، به پیش از دسته بندی گونه های سینما برمی گردد. او از «ذات سینما» آغاز می کند. او معتقد است که ذات سینما غربی است و نمی توان آن را از ذات خود جدا کرد. با وجود این او در پی کشف ابعادی از سینما بود که قابلیت بیان مفاهیم دینی و بازنمایی هویت ملی را داشته باشد. این رویکرد، نقطه مرکزی برخی تناقض های نظری است که در مقالات آوینی مشاهده می شود. پرسش کلیدی مقاله حاضر این است که اگر سینما «ذات غربی» دارد چگونه آوینی از امکان و ضرورت «تسخیر جوهر» سینما سخن می گوید و بر ضرورت کشف «قابلیت های کشف ناشده سینما» تاکید می کند؟ نسبت «تکنیک» و «محتوا» در نقد و تحلیل سینمایی نیز یکی دیگر از حوزه های بحث انگیز در آرای آوینی است که در مقاله حاضر به آن پرداخته شده است. تاکید ایشان بر اولویت و اهمیت «نقد تکنیک» بسیاری از نظریه ها و روش های تحلیل فیلم معاصر که گرایش به محتوا دارند را نادیده می انگارد. در عین حال بسیاری از نقدهای به جا مانده از خود ایشان به شدت درگیر محتوا است.به باور نویسندگان، شناخت آوینی از سینما در طی دوران فعالیت فرهنگی و هنری ایشان پس از انقلاب اسلامی در حال تغییر و تحول بوده است و برخی از تناقض ها در آرای ایشان نیز باید در بستر ادوار فکری ایشان تحلیل شود. خوانش انتقادی آرای اندیشمندان تاثیرگذاری چون آوینی، افق های تازه ای پیش روی نظریه پردازان بومی سینما می گشاید. این پژوهش نظری که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته، می کوشد برخی از ظرفیت های نادیده انگاشته شده آرای آوینی را آشکار ساخته و با نگاهی انتقادی به بیان کاستی های آن بپردازد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.