نظمیه و سیاستهای تجددگرایی پهلوی اول
با ظهور رضاشاه در عرصه سیاسی ایران گفتمان جدیدی در جامعه ایران شکل گرفت. این گفتمان که برآمده از افکار و اندیشه های قشرنوگرای روشنفکر ایران آن روز بود، سبب شد اصلاحات و رفورمهای نوظهور که رضاشاه خود را مجری آن میدانست، با کم توجهی نسبت به ویژگیهای جامعهشناسی فرهنگی واجتماعی ایران انجام پذیرد. این اصلاحات علاوه بر وجود اندیشمندان و متفکران روشنفکر به عنوان ایدیولوگ و پشتیبان برنامه های نوسازی پهلوی اول، برای اجرایی شدن نیاز به نیروی نظامی پیدا کرد تا به عنوان بازوی اجرایی و با قوه قهریه، این اقدامات را پشتیبانی کند. رضاشاه که عمده اتکایش به نیروهای نظامی بود، اقدامات نظامی مورد نیاز را به سازمان نظمیه محول کرد. این پژوهش که به شیوه تحلیلی- تاریخی و با تکیه براسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای تنظیم یافته، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که نظمیه چه نقشی در سیاستهای تجددگرایی دوره پهلوی اول داشت؟یافته های پژوهش نشان میدهد برخی از اقدامات تجددگرایانه رضاشاه و برنامه های اصلاحی او با توجه به اینکه با اتکاء به نیروهای نظامی و از جمله نظمیه پیگیری میشد و با فرهنگ عمومی و اعتقادی مردم همخوانی نداشت، در جامعه بازتاب منفی پیدا کرده با مقاومتهای مردمی روبرو شد. با فروپاشی و سقوط سلطنت رضاشاه جدا از برخی اقدامات مفید و ارزنده بسیاری دیگر از سیاستهای نوگرایانه محکوم به زوال گردید و به بوته فراموشی سپرده شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.