تاریخ، باورها و گرایش های ماتریدیه معاصر با تاکید بر شبه قاره هند و پاکستان
مکتب ماتریدیه، بر اساس اندیشه های ابومنصور ماتریدی شکل گرفت و با تلاش شاگردان و پیروان وی نضج یافت و در سایه حمایت های بی دریغ حاکمان ترک، اعم از: سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و عثمانیان، از شرق به غرب آسیا، شمال آفریقا، شبه قاره هند، جزیره بالکان و یا چین، گسترش یافت. از قرن دهم به بعد، ماتریدیه از اوج خود فاصله گرفت و با اشغال آسیای میانه از سوی شوروی و نیز انحلال دولت عثمانی و سکولاریزیون آسیای صغیر، بنیادهای ماتریدیه در خاستگاه و پایگاه اصیلش نابود شد؛ هرچند مرکز جدیدی در شبه قاره برای ماتریدیان شکل گرفت. مکتب ماتریدیه در گذشته، نسبتا گمنام بود؛ اما در دوره معاصر، توجه به این مکتب افزایش یافته است. پژوهش ها در این مورد عمدتا معطوف به ماتریدیه قدیم بوده است. این مقاله، در نظر دارد با روش تحلیلی توصیفی به این سوال که «نگرش و رویکرد ماتریدیه معاصر بعد از ظهور و بروز سلفیت جدید، چگونه است؟» پاسخ گوید. با مطالعه دیدگاه ها و جریان های منسوب به ماتریدیه، می توان دریافت که رویکردها و گرایش های جدیدی در شبه قاره، مانند: دیوبندیه، بریلویه و اهل حدیث از درون مکتب ماتریدیه متولد شده است. البته اهل حدیث هند را دیگر نمی توان ماتریدی دانست؛ چون آنها اصولا مذهب را قبول ندارند و باید آن را مذهب مستقل سلفی به شمار آورد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.