تقابل اندیشه جبری بودن و یادگیری جرم در رویکرد جرم شناختی سعدی
با وجود آنکه گفته می شود که جرم شناسی در قرن نوزدهم در ایتالیا متولد شد، اما اندیشه های جرم شناسی، به صورت پراکنده در نوشته های بجا مانده از قرون گذشته و به ویژه در نوشته های ادبی که مبتنی بر واقعیت های زمان خود، دیده می شود و از جمله آثاری که میتوان آموزه هایی از جرم شناسی را در آن یافت، نوشته های ادبی می باشد. که در دنیای امروزی یگانه چیزی که ما را به شناخت انسان رهنمون می سازد، در ادبیات نهفته است. این نگرش وحدت بخش و کلام کلیت بخش نه در فلسفه یافت می شود و نه در تاریخ، و نه بی گمان در علوم اجتماعی.از جمله این ادیبانی که در آثار او می توان رگه هایی از اندیشه های جرم شناسی را مشاهده کرد سعدی است، که پویشگر حوزه اندیشه و ادب و شناخت انسان بوده و توجه به مسایل اجتماعی، مردم شناختی و همچنین تنظیم روابط اجتماعی، مبتنی بر شناخت انسان و جامعه، در آثار او به فراوانی دیده می شود. در این مقاله، اندیشه ی سعدی در مورد اختیاری یا جبری بودن ارتکاب جرم بررسی و رویکرد این شاعر بزرگ در رابطه با اختیاری یا جبری بودن ارتکاب جرم مشخص خواهیم کرد و علاوه بر آشنایی با دانش و بینش این اندیشمند بزرگ، به تحولات جامعه خود در بستر تاریخ نیز به خصوص در عرصه جرم شناسی شناخت پیدا خواهیم کرد.
سعدی ، گلستان ، بوستان ، جرم شناسی ، جبرگرایی زیستی ، جبرگرایی روانی ، معاشرت ترجیحی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.