بررسی استعاره مفهومی «رفتن» در شعر قیصر امین پور بر پایه معناشناسی شناختی
یکی از شاعران برجسته دو سه دهه اخیر، که به دلایل فراوان در زمان حیات خویش مورد اقبال خواص و توده مردم واقع شد بی تردید قیصر امین پور است. او به دلیل تجربیات ناب و تعمق و تاملات فلسفی از گستره و مفاهیمی سخن گفت که شاعران انقلاب در دهه های اخیر کمتر در آن قلمرو وارد شدند. یکی از این مفاهیم، زندگی و معنای آن است. زندگی مفهومی انتزاعی است و معمولا در قالب امور ملموس و عینی درک و تفهیم می شود. مفهوم زندگی به عنوان یکی از مفاهیم اساسی، که همواره در ذهن و ضمیر شاعران به گونه های مختلف بازنمود یافته است از دیدگاه «معنی شناسی شناختی» در قالب استعاره ای عام با عنوان «زندگی، سفر است، مفهوم سازی می شود. این مفهوم کلی شامل نگاشتهای متعددی است که در واقع جزئیات آن را نشان می دهد؛ نگاشتهایی همچون «تولد، آمدن است»، «زیستن، ماندن است» و« مرگ، رفتن است» در این زمره است. این مقاله به بررسی و تبیین جایگاه این استعاره در اشعار قیصر امین پورمی پردازد و تلاش دارد با بررسی زیرساختهای شناختی استعاره های اشعار وی نشان دهد که غالب استعاره ها و مفاهیم ادبی در زبان شعری او، مبنایی شناختی دارد. کلیت بررسی و تحلیل این مقاله نشان می دهد که استعاره های مفهومی «رفتن» در دیوان اشعار او با رویکرد «معنی شناسی شناختی» قابل تامل است و تاکنون مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.