رهیافت های تاریخی ادبی به تفسیر فمینیستی کتاب مقدس و قرآن کریم
یکی از موانع بر سر راه زنان مومنی که در پی برابری و آزادی بیشترند، واژه ها و گزاره هایی از متون مقدس است که از آنها معانی مخالف با برابری مرد و زن برمی آید. این مقاله نشان می دهد فمینیست ها در مواجهه با چنین گزاره هایی از کتاب های مقدس به رهیافت های تاریخی ادبی روی آورده اند. مسئله این مقاله این است که: چرا فمینیست ها به سوی این رهیافت ها رفتند و آیا بهره بردن از این گونه رهیافت ها در عرضه تفسیری قانع کننده از گزاره های پرسش برانگیز موفقیت آمیز بوده است؟ از اواخر قرن بیستم، رهیافت های تاریخی ادبی به انتقادات فمینیست ها بر کتاب مقدس راه یافت و آنها کوشیدند نشان دهند که باورهای مردسالارانه دنیای قدیم چقدر بر گزاره های کتاب مقدس اثرگذار بوده است. فمینیست های مسلمان مسائل متفاوتی با مسیحیان دارند، زیرا گزاره های قرآن درباره آفرینش زن و مرد نه تنها نیازمند نقد نیست، بلکه آیات قرآن در این موضوع از پشتوانه های دینی فمینیست ها است. آنچه برای این گروه از مسلمانان مسئله برانگیز است، آیاتی است که بار حقوقی دارد. به نظر می رسد آنها در عین حفظ ایمان، با بهره بردن از روش های نو، موفقیت هایی در دفاع از برابری طلبی و تطبیق آن بر آیات قرآن به دست آورده اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.