مقایسه عملکرد روش های بهینه سازی هوش جمعی در طراحی یک فلیپ فلاپ مبتنی بر تقویت کننده حسی
کارآیی روش های بهینه سازی چندهدفه به خصوص روش های مبتنی بر هوش جمعی سبب شده است پژوهشگران به منظور حل مسائل پیچیده مهندسی با اهداف چندگانه متناقض به صورت چشمگیری به استفاده از این روش ها گرایش پیدا کنند. این مقاله با هدف ارزیابی عملکرد گونه های جدید و قدرتمند روش های ابتکاری چندهدفه مبتنی بر هوش جمعی (شامل نسخه های چندهدفه الگوریتم های MOPSO، MOGWO، NSGSA، MOGOA، MOIPO، MOMIPO و MOALO)، از آنها برای طراحی بهینه یک فلیپ فلاپ مبتنی بر تقویت کننده حسی (SAFF) با استفاده از تکنولوژی COMS18/0 میکرومتر بهره گرفته است. در این مقاله، مقادیر پهنای کانال ترانزیستورهای مدار به عنوان متغیرهای طراحی و مقادیر توان متوسط کل و تاخیر به عنوان مقادیر برازندگی دو تابع هدف در قالب مسئله بهینه سازی چندهدفه با استفاده از الگوریتم های بهینه سازی هوشمند مبتنی بر هوش جمعی برای دستیابی به مقادیر مطلوب حاصل ضرب توان - تاخیر (PDP) تخمین و بهینه سازی می شوند. با مقایسه نتایج به دست آمده برای کلیه روش های بهینه سازی چندهدفه بالا، روش MOGOA از عملکرد بهتری برخوردار بود؛ به طوری که این روش توانست در شاخص های آماری برازندگی ها و معیارهای سنجش روش های بهینه سازی چندهدفه نسبت به سایر روش ها کارکرد بسیار مطلوبی را نشان دهد. همچنین، با به کارگیری روش MOGOA توان متوسط 24 میکرووات، تاخیر 4/95 پیکوثانیه و PDP 29/2 فمتوژول به دست آمد که بیان کننده مصالحه ای مطلوب میان مقادیر توان و تاخیر است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.