نقد یک سویگی در نظریه استعاره مفهومی
نظریه استعاره مفهومی، که از زبان شناسی شناختی برآمده است، در دو دهه اخیر بسیار محل توجه پژوهشگران واقع شده است، از جمله ایرانیان. این نظریه دارای برخی نقاط ضعف است که شاید بتوان با نقد و تحلیل آن در اصلاح و تقویتش کوشید. لیکاف و جانسون یکی از اصول استعاره مفهومی را اصل یک سویگی نگاشت استعاری می دانند و مدعی اند که نگاشت استعاری همیشه از سوی حوزه مبدا به سوی حوزه مقصد جریان دارد، نه بالعکس. در این مقاله که با هدف نقد و تقویت اصل یک سویگی نگارش یافته، مشخص شد که برخلاف دیدگاه لیکاف و جانسون، نگاشت استعاری دو سویه است و همان گونه که حوزه مقصد را از طریق حوزه مبدا سامان دهی و معرفی می کنیم، حوزه مبدا را نیز می توانیم بر اساس حوزه مقصد سامان دهی نماییم. اما اگر وجه شبه را که از سوی لیکاف و جانسون نادیده گرفته شده، در نظر بگیریم، می توان گفت که برای بیان یک مفهوم یا وجه شبه، نمی توان دو حوزه را جا بجا کرد. یعنی با لحاظ کردن وجه شبه یا مفهوم واحد، نگاشت استعاری یک سویه می شود، مگر در استعاره هایی که وجه شبه به یک میزان وصف هر دو حوزه است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.