استانداردسازی کامل مدل ساختاری توسعه کارآفرینی در شرکت های تعاونی روستائی زنان استان مازندران (باتاکید بر نظرات جامعه نمونه)

زنان بیش از نیمی ازدرصد جمعیت کشورمان را تشکیل داده و به منظور استفاده بهینه از توانایی های آنان در جهت دستیابی به توسعه اقتصادی پایداربالاخص درنواحی و مناطق روستایی، باید نقش کارآفرینی زنان موردتوجه جدی قرارگیرد. کارآفرینی به نوبه خود فرآیند پیچیده ای بوده که عوامل متعددهمانندشخصیتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و...در آن تاثیر گذار می باشد و شاید به خاطر همین پیچیدگی، میزان قابل توجه ای از عدم موفقیت زنان در کار آفرینی و اساساعدم ورود آنان به فعالیت های کارآفرینانه را در پی داشته باشد. تعاونی ها، یکی از نهادهای اقتصادی در جامعه بوده وموجبات بکار گیری توان و استعداد های فکری و مالی پراکنده و جزئی افراد می شود و با مدنظر قرار دادن منافع جمعی، از حرکت های سود جویانه افراد خاص جلوگیری می نماید. توسعه کار آفرینی در شرایط امروز به عنوان یکی از بهترین راه های ایجاد اشتغال است. هدف این پژوهش استانداردسازی کامل مدل ساختاری توسعه کارآفرینی در شرکت های تعاونی روستایی زنان (با تاکید بر نظرات جامعه نمونه)است. این پژوهش از جنبه هدف، کاربردی و از جنبه گردآوری داده ها،توصیفی و روش تحقیق از نوع همبستگی می باشد. ابزار مورد استفاده و جامعه آماری پژوهش کلیه اعضای شرکت های تعاونی روستایی زنان استان به تعداد 1372نفر بوده که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان حجم جامعه نمونه 300 نفر به کمک روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی انتخاب و در نهایت 267 پرسشنامه، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ عدد 79/0در حد قابل قبول بدست آمد. نتایج حاصل از استانداردسازی کامل مدل ساختاری توسعه کارآفرینی نشان داد که در ساخت متغیر پنهان توسعه کارآفرینی، بیشترین تاثیر را، تغییر در روش های بازاریابی و بازارسانی محصولات قابل عرضه توسط تعاونی، داشته است.