رابطه نظریه شناخت اجتماعی با توانمند سازی کارکنان
مهمترین و حیاتی ترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است وکیفیت و توانمندی نیروی انسانی، مهمترین عامل بقا وحیات سازمان به شمار می رود. نیروی انسانی توانمند، سازمان توانمند را به وجود می آورد و توانمند کردن افراد موجب عرضه خدمات با کیفیت از سوی سازمان ها و به تبع آن جذب مشتریان جدید می گردد. توانمندسازی موجب می شود که کارکنان، سازمان و شغل را از آن خود بدانند و از کار کردن در آن به خود ببالند. بدون توانمندسازی، نه مدیران و نه سازمان ها نمی توانند در درازمدت کامیاب باشند. هدف اصلی این تحقیق، بررسی وجود رابطه بین نظریه شناخت اجتماعی با توانمند سازی کارکنان بانک ملت می باشد. اهداف فرعی تحقیق عبارتند از:- بررسی وجود رابطه بین ویژگی های فردی و شخصیتی با توانمند سازی کارکنان.
- بررسی وجود رابطه بین ویژگی های گروه با توانمند سازی کارکنان
- بررسی وجود رابطه بین ویژگی های ساختار اجتماعی واحد کار موثر با توانمند سازی کارکنان.
- تعیین ضرایب اهمیت نظریه شناخت اجتماعی.
در تحقیق حاضربا مدنظر قراردادن نظریه شناخت اجتماعی و عوامل تشکیل دهنده آن، نظیر ویژگی های فردی و شخصیتی، ویژگی های گروه و ویژگی های ساختار اجتماعی واحدکار موضوع توانمند سازی نیروی انسانی، با استفاده از نظریه مذکور دربین برخی از ادارات ستادی خدماتی مورد ارزیابی قرار گرفته است که پس از انجام آزمون های آماری همبستگی(اسپیرمن) مشخص گردیدکه روابط معنی داری میان موضوع توانمند سازی کارکنان و عوامل فردی و شخصیتی و ساختار اجتماعی واحدکاروجود دارد. همچنین بین ویژگی های گروه و توانمند سازی کارکنان ارتباط معنی داری وجود ندارد. در خاتمه پیشنهادهایی نیز به منظور توجه بیشتربه مقوله توانمند سازی کارشناسان ادارات ستادی ارائه گردیده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.