روان بیماری و درون گرایی انگیزشی
انگیزش به طور کلی و انگیزش اخلاقی به طور خاص موضوع بحث روان شناسان و فیلسوفان بوده است. پرسش از این که چه حالت یا حالت های ذهنی ای ضرورتا منجر به بروز رفتارهای اخلاقی می شود پاسخ هایی متفاوت دریافت کرده است. درون گرایان انگیزشی درباره احکام اخلاقی از آن گفته اند که احکام اخلاقی ضرورتا موجب بروز رفتارهای اخلاقی می شوند. برخی از این فیلسوفان اظهار کرده اند که احکام اخلاقی نمودارکننده عواطف و احساس های آدمی هستند (احساسات گرایان اخلاقی) و برخی دیگر به آن راه رفته اند که احکام اخلاقی بیان کننده باورهای اخلاقی آدمی هستند (درون گرایی انگیزشی درباره باورهای اخلاقی). در برابر گروه دوم برون گرایان انگیزشی درباره باور مدعی شده اند صرف حالت ذهنی باور برای انگیزه کفایت نخواهد کرد و نیاز به وجود حالت ذهنی میل نیز خواهد بود. به نظر ایشان می توان موجوداتی را تصور کرد که به زعم داشتن باورهای اخلاقی انگیزه ای برای کنش اخلاقی نداشته باشند (افراد نااخلاقی). افراد نااخلاقی فاقد میل به عمل اخلاقی هستند. افزون بر این به نظر ایشان موارد روان بیماری نمونه هایی واقعی از مورد فرد نااخلاقی هستند. در برابر ایشان درون گرایان استدلال کرده اند که روان بیماران تهدیدی برای درون گرایی انگیزشی درباره باورهای اخلاقی نیستند. ایشان از تحقیقات تجربی بلر بر بزهکاران روان بیمار برای پشتیبانی از این ادعای خویش بهره گرفته اند. در این مقاله می کوشم با بررسی استدلالی که سینوت-آرمسترانگ (Sinnott-Armstrong) با تکیه بر یافته های بلر (Blair) برای ادعای فوق می آورد نشان دهم که تلاش وی کوششی ناکام است. در انتها نیز استدلال خواهم کرد فارغ از کامیابی یا ناکامی استدلال سینوت-آرمسترانگ، درون گرایی بر فرضی از اساس کاذب مبتنی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.