واحدهای هیدرولیک، مبنایی مناسب برای تقسیمات سیاسی-اداری و برنامه ریزی مکانی- فضایی (مطالعه موردی حوضه آبریز کرخه)
برنامه ریزی متمرکز و کلان بر اساس محدوده های سیاسی- قراردادی در سرزمین کم آب ایران، موجب بی هویتی سطوح عملکردی سرزمین شده و مشکلات عدیده ای را پدید آورده است. بنابراین، پیدا کردن بستر جغرافیایی مطلوب و واحد برنامه ریزی کارآمد برای سطوح پایین تر از سطح ملی همیشه مورد توجه اندیشمندان برنامه ریزی از جمله جغرافیدانان بوده است. هدف این پژوهش پیشنهاد مبنایی برای تقسیمبندی سیاسی فضا به منظور برنامه ریزی مکانی-فضایی و عبور از برنامهریزی متمرکز ملی-بخشی است؛ پژوهش نظری و از دیدگاه ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی و از نظر تقسیم بندی تحقیقات توصیفی از نوع موردی یا ژرفانگر است. پژوهش با رویکرد ترکیبی (قیاس و استقراء) ابتدا با قیاس و تحلیل منطقی به ارزیابی وضعیت موجود با استفاده از مطالعه اسنادی و سپس به صورت استقرایی به مطالعه حوضه آبریز کرخه به عنوان قلمرو مکانی پژوهش به منظور تبیین الگویی جایگزین، به کمک مطالعه تطبیقی و انجام تجزیهوتحلیلها با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. در نظریات جدید توسعه بهخصوص نظریه زیست منطقهگرایی به عوامل بومشناختی در تعیین مناطق زیستی تاکید و نمود زیست منطقه در این نظریات به صورت مشخص از طریق حوضههای آبریز و ارتباط آنها با اجتماعات معرفی شده است. یافتههای پژوهش، مرز زیست منطقه را حوضه آبریز و حوضه آبریز کرخه را منطبق بر زیست منطقه لک زبانان معرفی کرده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که حوضه آبریز کرخه میتواند قلمرو فضایی مناسبی برای برنامهریزی در منطقه مورد مطالعه باشد. زیرا همگنی (نسبی) در ساختار محیط طبیعی- اکولوژیک، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و همگرایی فضایی درون قلمروی و همچنین انطباق سکونتگاههای شهری روستایی بر سرشاخههای حوضه آبریز کرخه این نتیجه را تایید می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.