پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی و صمیمیت با واسطه گری تمایزیافتگی خود
هدف پژوهش پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی و صمیمیت با واسطه گری تمایزیافتگی خود بود.
روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری زنان و مردان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان شناختی شهر تهران در سال 1397 به تعداد 8900 نفر بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی، از منطقه 2 آوای رهایی، پندار نیک، وارش، فهم و رایا، از منطقه 5 تفکر، بهار زندگی، راه نور، آرامش و صادقیه، از منطقه 7 مهرداد، راه نو، کاوش نوین، رهایی و ایران اندیش، از منطقه 12 رفاه، نورسعادت، حمایت، فصل نو و همراهان و هستی و از منطقه 16، 403 امیدنو، بعثت، حامی و معراج، 248 زن و 155 مرد متاهل طبق نظر کلاین (2016) با توجه به نسبت 10 تا 20 آزمودنی به ازای هر متغیر و احتمال ریزش نمونه، انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه تعهد زناشویی ساخته آدامز و جونز (1997)، ارضای نیازهای بنیادین عمومی گنیه (2003)، صمیمیت واکر و تامپسون 1983 و تمایزیافتگی خود اسکورن و اسمیت (2003) بود. پس از حذف 2 پرسشنامه مخدوش و 1 داده پرت، برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادله های ساختاری استفاده شد.
نتایج نشان داد که بین صمیمیت و تعهد زناشویی ضریب مسیر کل (027/0 =β، 001/0 =P) و ضریب مسیر غیرمستقیم (126/0 =β، 002/0 =P) مثبت است و بین نیازهای بنیادین روان شناختی و تعهد زناشویی ضریب مسیر کل (087/0 =β، 001/0 =P) و ضریب مسیر غیرمستقیم (186/0 =β، 001/0 =P) نیز مثبت است.
پیشنهاد می شود در مراکز مشاوره و روان شناختی آموزش هایی را جهت نحوه ارضای نیازهای بنیادین همسر و افزایش صمیمیت زناشویی به افرا متاهل ارایه و نیز بر سنجش سطح تمایزیافتگی زوج ها و ترمیم آن تمرکز کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.