پارادایم تاویل دستورگرا در تبیین هرمنوتیک ادبی مولف محور در مطالعات نهج البلاغه
جستار علمی پیش رو قصد دارد اصطلاحی به نام «هرمنوتیک ادبی مولف محور» و چگونگی کاربست آن را در حوزه مطالعات نهج البلاغه بسط دهد، آن هم با تامل بر کارکرد معناشناختی پارادایمتاویلدستورگرا، به شیوه دستاوردهای دانش معناشناسی ادب عربی. فهم دال و مدلول های تاویلدستورگرا در خطبه 36 نهج البلاغه مورد پژوهانه این جستار است؛ و در صدد است به پرسش چگونگی کاربست و تبیین هرمنوتیک ادبی مولف محور در منطق فهم متن ادبی خطبه مذکور پاسخ دهد. فرضیه مدنظر این است که به باور نظریه پرداز آلمانی شلایر ماخر (1768-1834) یکی از مبانی رویکرد مولف محوری در فهم ادبی متون مقدس (از جمله نهج البلاغه) بر تاثیرپذیری از کارکردهای دانش معناشناسی ادب عربی استوار است و معنا، دارای اعتبار نهایی و اصیل بوده؛ و بر دستیابی به نیت مولف تمرکز دارد. از دیگر مبانی رویکرد مولف محوری در پارادایم تاویل دستورگرا، دانش زبان شناسی است که مورد تمرکز این جستار نیست. روش کاربردی نویسنده، هرمنوتیک روشی و اهتمام وی بر کاربست نظریه «هرمنوتیک ادبی مولف محور» بوده و هدفتبیین بخشی از مبادی تصوری هرمنوتیک ادبی مولف محور در خوانش متون مقدس است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.