دوستی ، دغدغه دیگری؛ با تکیه بر آراء جولیا آناس در کتاب اخلاق سعادت
احیای دوباره اخلاق فضیلت در سده پیشین سرآغازی برای بحث های فلسفی جدیدی در حوزه دوستی قلمداد می شود. مکاتب نو ارسطویی که تعریف ارسطو از سعادت را مفهومی کم مایه تلقی می کنند ، با احیا و نیز جرح و تعدیل مفاهیم ارسطویی و مکاتب پساارسطویی دوران باستان «دوستی» و «دغدغه دیگری» را به مثابه مولفه های جدایی ناپذیر از سعادت مندی آدمی به تعریف سعادت وارد کرده اند. افزون بر آن ، چون مکاتب ارسطویی باستانی مهم ترین مطالبه اخلاق فضیلت را شکل دادن عقلانی احساسات ، عواطف و هیجان درونی فرد، به منظور برخورداری از زندگی به لحاظ درونی خوب تلقی کرده اند ، همواره در مظان اتهام هایی چون خودگزینانه بودن قرار گرفته اند. در این مقاله ضمن پرداختن به «دغدغهدیگری» به عنوان مولفه ای جدید در اخلاق فضیلت نوین و بررسی اهمیت و نقش «دغدغهدیگری» و دوستی در سعادت انسان از منظر ارسطو و نو ارسطوییان بررسی می شود که آناس فیلسوف نو ارسطویی ، بر چه اساسی نظریه های مکاتب باستانی در باب سعادت را آغشته به خودگزینی نمی داند و چرا برای «دوستی» و «دغدغه دیگری» وزنی بیش از مکاتب باستانی قایل است. او در صدد یافتن پاسخی است برای پرسش هایی از این دست که آیا انسان می تواند در عین حال که به سعادت مندی خویش می اندیشد ، دغدغه دیگری را نیز به شیوه ای غیرابزاری در خود بپروراند؟
ارسطو ، سعادت ، جولیا آناس ، دغدغه ی دیگری ، اخلاق فضیلت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.