نوروز و همگرایی فرهنگی در حوزه ی تمدنی ایران
نوروز نخستین روز از فروردین ماه و جشن ملی و کهن ایرانیان محسوب میشود. این جشن از عصری به عصر دیگر انتقال یافته و تا به امروز همچنان ایرانیان پیوند عمیق خود را با آن حفظ کردهاند. نوروز یکی از کهن ترین جشن های به جا مانده از دوران باستان و یکی از آیین های برجسته در زمینه ی فرهنگ مشترک و عاملی برای همگرایی فرهنگی میان ایران و کشورهای حوزه ی تمدنی ایران محسوب می شود. این آیین علاوه بر ایران در دیگر کشورهای حوزه تمدن ایرانی از جمله آسیای مرکزی، قفقاز، کشورهای همجوار ایران در غرب و شرق؛ مثل عراق، ترکیه، کشورهای حوزه ی جنوبی خلیج فارس، پاکستان و حتی مناطق دیگر ازجمله بالکان و شبه قاره هم جشن گرفته می شود. پرسش اصلی که در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از رویکرد نظری سازه انگاری به آن پاسخ داده خواهد شد این است که چگونه میتوان از آیین نوروز برای گسترش همکاری میان کشورهای حوزه ی تمدنی ایران بهره گرفت؟ فرضیه ای که برای پاسخ به سوال اصلی مطرح می شود این است که آیین نوروز می تواند مبنای تعاملات همکاری جویانه ی کشورهای حوزه ی تمدنی ایران (به خصوص در حوزه ی فرهنگی) قرار گیرد و سبب شکل گیری هویت و به دنبال آن منافع مشترک میان آنها شود. زیرا این شاخص ها و مولفه های مشترک فرهنگی می تواند مبنای فرآیند یادگیری اجتماعی پیچیده قرار گیرد و در این فرآیند، کشورهای حوزه ی تمدنی ایران از طریق تعامل همکاری جویانه ی فرهنگی با یکدیگر، منافع و ترجیح های جدیدی را کسب می کنند. برای بررسی این موضوع، مقاله ی حاضر از دو مبحث تشکیل خواهد شد: در مبحث نخست با استفاده از رویکرد نظری سازه انگاری و با تاکید بر مفهوم ایران فرهنگی تلاش می شود جایگاه آیین نوروز به عنوان بستری برای همگرایی فرهنگی در کشورهای حوزه ی تمدنی ایران تبیین شود و در مبحث دوم هم پیشنهادها و راهکارهایی به منظور گسترش همکاری فرهنگی میان کشورهای حوزه ی تمدنی ایران بر اساس ظرفیت آیین نوروز ارایه خواهد شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.