زن و تحولات سیاسی از قرن 7 تا پایان دوره پهلوی
جامعه معاصر ایران، جامعه ای در حال گذر است. ویژگی دوران گذار بهم ریختگی اوضاع عمومی جامعه و آشفتگی های کرداری و اندیشهای است. ساختارهای سیاسی به همراه ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان بخشی از جامعه در حال گذار از اقتدار سنتی به اقتدار عقلانی است. در این میان وضعیت زن ایرانی به جبر یا اشتیاق دچار تغییرات کیفی شده است اما در عرصه تحولات سیاسی در مقایسه با وضعیت زنان در جهان غرب، جایگاهی شایسته نداشته است. علت دور افتادگی زنان از تحولات سیاسی و میزان نقشی که در تحولات می توانند داشته باشند ریشه در باورها و ساختارهای دیرینه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در قرون گذشته دارد. لذا مقاله حاضر قصد دارد مسئله زن (جنسیت) را همچون بسیاری از پدیده های انسانی اجتماعی در قالب یک نظام فرهنگی خاص و در دوره های خاص یک جامعه بررسی کند.
در این پژوهش تاریخی، با استفاده از اسناد و مدارک تاریخی باقی مانده از گذشته، نقش زن در جریانات و تحولات سیاسی از قرن هفتم تا دوران پهلوی مورد بررسی قرار می گیرد.
زن ، تحولات سیاسی ، قرن هفتم ، دوران پهلوی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.