بررسی ارتباط افسردگی پس اززایمان باخودکارآمدی و سوادسلامت روانی درزنان حاشیه نشین شهرمشهد
بارداری و زایمان، یکی از وقایع مهم در زندگی هر زن محسوب می شود. افسردگی پس از زایمان یک اختلال جدی است که امکان دارد پس از زایمان بروز کند که در صورت عدم تشخیص می تواند منجر به تطابق غیرموثر مادر با کودک و خانواده شود. با توجه به شیوع بالا و افزایش هرساله این اختلال، نتایج متفاوت تحقیقات قبلی درمورد عوامل موثر بر این اختلال، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین سواد سلامت روانی و خودکارآمدی و افسردگی پس از زایمان در زنان حاشیه نشین شهردر سال1396 صورت گرفت.
این مطالعه توصیفی تحلیلی برروی 250 نفر از زنان باردار مشهد که به روش خوشه ای انتخاب شدند، انجام شد. معیارهای ورود دراین مطالعه شامل بارداری درسه ماهه سوم، رضایت جهت ورود به مطالعه بود. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه خودکارآمدی والدین مک دومکا، تست افسردگی بک و پرسشنامه سوادسلامت روانی که روایی و پایایی آن تایید شده بود، استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات جهت تجزیه و تحلیل از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و آنالیزواریانس و آزمون تی استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss 16 و در سطح معنی داری 05/0>p تجزیه و تحلیل شدند.
دراین پژوهش ارتباط معنی داری بین وضعیت اشتغال، تحصیلات و افسردگی پس از زایمان و خودکارآمدی والدگری و میزان درامد خانواده با سوادسلامت روانی (0.01<p) و خودکارآمدی) 0.003 <p) دیده شد. بین افسردگی پس از زایمان و سوادسلامت روانی (295/0<p) ارتباط آماری معناداری وجود نداشت، درحالی که بین افسردگی پس از زایمان و خودکارآمدی (007/0 <p) ارتباط آماری معناداری دیده شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.