سیر زایش معنا در ساختار چندمتنی «گلستان»
گلستان سعدی مجموعه ای از متن های خرد و مستقل (حکایات، جملات قصار و قطعات) را در خود جای داده است. در تحلیل چنین متنی، این پرسش پیش می آید که چگونه می توان این متن چندمتنی را به صورت یک مجموعه معنادار تحلیل کرد؟ بنابراین هدف ما این است که سیر زایشی معنا طی ساخت های گفتمانی متفاوت و نقطه تجمیع معنا در ژرف ساخت نهایی را بررسی کنیم. بر این مبنا، در تحقیق حاضر نشان می دهیم ساخت روایی (در دو سطح خرد و کلان) وظیفه عینیت بخشی به واحدهای معنایی انتزاعی و منطقی را برعهده دارد که در قالب جمله های قصار و به شیوه گزاره های فرازمانی و فرامکانی بیان شده اند. ساخت نحوی بخش غیرروایی (جمله های قصار) جانشینی و انتزاعی است؛ اما ساخت نحوی بخش روایی، هم نشینی و عینی است. انطباق مقوله ای واحدهای معنای این دو سطح در روی مربع معنایی، حرکتی نیمه نمادین و تقابلی از «وضعیت نقصان» به «وضعیت گلستان» را ترسیم می کند. از این رو، گلستان وضعیتی ارزشی است که در پایان سیر زایشی معنا در سطح گفتمان، همه واحدهای معنایی پیشین را در خود جای داده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.