بررسی تأثیر تاریخ کاشت و مالچ پوششی بر کارایی علفکشها در کنترل علف های هرز عدس (.Lens culinarys L)
به منظور بررسی تاثیر تاریخ کاشت و مالچ پوششی بر جمعیت علف های هرز عدس، آزمایشی به صورت اسپلیت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه تهران در پاییز و بهار سال 95-1394 اجرا شد. عوامل مورد آزمایش شامل تاریخ کاشت ]پاییزه، بهاره[ (کرت اصلی)، مالچ پوششی ]چاودار، جو و بدون مالچ(شاهد)[ (کرت فرعی) و علفکش ]تری فلورالین، پیریدیت، ایمازاتاپیر[ (کرت فرعی فرعی) بود. گونههای بی تی راخ (Galium aparine L.)، تاج خروس (Amaranthus retroflexus L.) و سلمه تره (Chenopodium album L.) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. میانگین فراوانی گونههای علف های هرز برای تیمار مالچ چاودار نسبت به تیمار بدون مالچ کمتر بود. میانگین زیست توده علف های هرز در کشت پاییزه 1/40 درصد کمتر از زیست توده علف های هرز در کشت بهاره بود. بیشترین راندمان در کاهش زیست توده علف های هرز در کشت پاییزه مربوط به علفکش ایمازاتاپیر بود. در حالی که در کشت بهاره پیریدیت و ایمازاتاپیر اثربخشی تقریبا یکسانی در کاهش زیست توده علف های هرز داشتند. کشت پاییزه پتانسیل عملکرد بیشتری (50 درصد) نسبت به کشت بهاره داشت. تیمار مالچ چاودار 57 درصد سبب بهبود عملکرد نسبت به تیمار بدون مالچ (شاهد) شد. علفکش پیریدیت 8/68 درصد عملکرد محصول را نسبت به بدون مالچ (شاهد) افزایش داد. از بین تیمارهای علفکشی و مالچ پوششی و وجین دستی، بهتر است از تیمار مالچ پوششی همراه با وجین دستی در کنترل علف های هرز بهره جست. ولی چنانچه نیروی کارگر ارزان در دسترس نباشد و صرفه اقتصادی مد نظر باشد، کاربرد ایمازاتاپیرهمراه با مالچ چاودار مناسب ترین انتخاب برای کنترل علف های هرز در شرایط مشابه این آزمایش میباشد.
چاوار ، جو ، ایمازاتاپیر ، پیریدیت ، مالچ
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.