بنیادگرایی در نقد یا نقد بنیادگرا
بسیاری از آرا در حوزه نقد ادبی به دلیل عدم ارایه رویکرد روش شناسانه در محدوده خرده رهیافت های ادبی قرارگرفته اند و یا درنهایت با مجموعه ای منسجم صورت بندی شدند و نحله ای مشخص را بنا کردند. اندیشه بنیادگرایی از میان جنبش مذهبی پروتستانیسم چهره برافروخت و در شکل دهی نظریه های مختلفی ازجمله نقد ایدیولوژیک، نقد خواننده محور، نقد مارکسیستی، نقد جامعه شناختی، نقد پسااستعمار، نقد فمینیستی و... سهم داشت. در ایران نیز بازتاب مناسبات بنیادگرایی با تکیه بر ارزش مداری و ساختارهای نامتغیر فلسفی و سیاسی اثر ادبی جلوه هایی تاثیرگذار داشته است. در این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی وجوه نگرشی و جریان ساز بنیادگرایی و نقد بنیادگرا در اروپا و به طور مشخص در دیدگاه ماتیو آرنولد و ت.اس.الیوت و در ایران با نگاهی به آرای احمد کسروی، احسان طبری و فاطمه سیاح بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد نقد بنیادگرا اگرچه ساحت نظری مستقلی ندارد، اما انگاره ای از نوعی نقد است که با مواجهه براندازانه در پی فروپاشی یا تقلیل متن ادبی با تعمیم گرایی نابجا به محتوای ایدیولوژیک مذهبی یا سیاسی مورد نظر منتقد است و به صور مختلف در نحله های نقد ادبی خودنمایی می کند.
نقدادبی ، بنیادگرایی ، گفتمان ، ایدئولوژی ، نظریه ادبی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.