تبیین نقش طبقه متوسط جدید جامعه در فرآیند گذار به دموکراسی؛مطالعه تطبیقی مصر و بحرین
بر اساس نظریه گذار به دمکراسی هانتینگتون، انتظار می رود که کشورها پس از ظهور طبقه متوسط جدید شاهد شکل گیری نظام های دموکراتیک باشند. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل نقش طبقه متوسط جدید در فرآیند گذار به دموکراسی و بررسی چرایی عدم تحقق فرآیند گذار به دموکراسی در مصر و بحرین، علی رغم رشد طبقه متوسط جدید در این کشورها است.
این تحقیق با عنایت به چارچوب نظری هانتینگتون، اتخاذ روش مقایسه ای و گردآوری اطلاعات از منابع معتبر علمی و داده های ثانویه، به مطالعه تحلیلی- تطبیقی فرایند گذار به دموکراسی در دو کشور مصر بحرین و مصر پرداخته است.
یافته های این مقاله نشان می دهد که علی رغم رشد نمادهای طبقه متوسط جدید، نظیر افزایش درآمد سرانه، توسعه شاخص های آموزش عالی، دیوانسالاری، و ارتباطات، و تحول در ارزش های جامعه، فرآیند گذار از نوع تغییر شکل، جابجایی و فروپاشیدر دو کشور بحرین و مصر در مقطع کنونی با موانع جدی مواجه شده است.
در مصر، پس از پیروزی انقلاب فوریه 2011، مرحله نخست فرآیند گذار به دموکراسی، با سقوط رژیم اقتدارگرای حسنی مبارک، با موفقیت انجام شد، اما بعد از کودتا علیه رییس جمهور محمد مرسی در 3 جولای 2013 و مداخله نظامی مورد حمایت قدرت های خارجی، شبه اقتدارگرایی دوران مبارک از سوی نظامیان بازتولید شد. بعلاوه، هرگونه تلاش طبقه متوسط جدید برای گذار به مرحله دوم دمکراسی، یعنی تقویت نهادهای دموکراتیک، با ناکامی مواجه شده است.در بحرین نیز با توجه به موانع فرهنگی، ماهیت رانتیر بودن دولت، و رابطه حامی-پیرو بین طبقه متوسط جدید و دولت، فرایند گذار به دموکراسی در مرحله نخست آن، یعنی شکست اقتدارگرایان، متوقف شده است. مضافا اینکه در هر دو کشور عامل خارجی در جهت تقویت کننده اقتدارگرایی عمل کرده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.