تحلیل اخلاق پزشکی در قصه های طبیب محور مثنوی معنوی
در میان روابط انسانی، رابطه ی پزشک و بیمار، یکی از چالش برانگیزترین موضوعات است. این ارتباط، اهمیت ویژه ای در اخلاق پزشکی دارد و سنگ بنای اقدامات طبی را تشکیل می دهد. ارتباط بین پزشک و بیمار موجب ایجاد اطمینان میان آنان می شود تا به حدی که برخی مواقع حذاقت پزشک را تحت الشعاع قرار می دهد. یک طبیب حاذق افزون بر آگاهی از علوم پزشکی باید هنر برقراری ارتباط با بیمار را نیز داشته باشد؛ خدشه دارشدن این ارتباط منجر به بی اعتمادی، نارضایتی و ناکارآمدی در درمان می شود. نگارندگان این مقاله در پی واکاوی عمده ترین مسا یل اخلاق پزشکی در قصه های طبیب محور مثنوی هستند. مولوی تحت لوای مطالب طبی مطروحه در قصه ها نظیر نبض شناسی، مزاج شناسی، گیاه درمانی، روال درمان و... به مسئولیت ها و وظایف اخلاقی پزشکان نیز اشاره هایی ویژه داشته است؛ برای مثال، در قصه ی «پادشاه و کنیزک» رازداری، گوش سپاری، شفقت و مهربانی و مجرب بودن طبیب غیبی در برابر کنیزک ازجمله مواردی است که در اخلاق پزشکی مطرح می شود؛ در پایان این داستان، مخاطبان، ناباورانه عملکرد طبیب غیبی (کشته شدن زرگر توسط او) را مغایر با روح سوگندنامه ی بقراط ارزیابی می کنند. در قصه ی «طبیب و پیرمرد» نیز ناکارآمدی ارتباط میان پزشک و بیمار بسیار محرز است؛ همدلی نداشتن و ارتباط غیرعاطفی پزشک با بیمار، به ویژه در نخستین برخورد که بدون سیمولوژی صورت پذیرفته است، زمینه ای را فراهم ساخته تا بیمار به پزشک بی اعتماد شود و از شیوه ی درمان او ناخرسند باشد. در حکایت «آن رنجور که طبیب در او اومید صحت ندید» طبیب با کتمان راز و بیان ناکافی و ناواضح تجویز، زندگی بیمار را به مخاطره افکنده است.
اخلاق پزشکی ، ارتباط ، بیمار ، جلال الدین مولوی ، طبیب ، مثنوی معنوی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.