پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی در معلمان زن متاهل مقطع ابتدایی شهر اصفهان
دلزدگی زناشویی یکی از عوامل موثر در طلاق می باشد. از آنجایی که طلاق می تواند بر افراد خانواده و به تبع جامعه تاثیرات منفی بگذارد، در این پژوهش به بررسی رابطه دلزدگی زناشویی براساس تحریفات شناختی و الگوهای ارتباطی پرداخته شد.
روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل معلمان زن متاهل مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال 1396 بودند که 335 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی (CBS)، تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی (CPQ) استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام و نرم افزار SPSS-22 تجزیه وتحلیل شدند.
نتایج همبستگی نشان داد که رابطه منفی و معناداری بین دلزدگی زناشویی با الگوی ارتباطی سازنده متقابل و رابطه مثبت و معناداری بین دلزدگی زناشویی با تحریف های شناختی و الگوی ارتباطی توقع-کناره گیری وجود دارد (01/0 >P)؛ اما رابطه معناداری بین دلزدگی زناشویی با الگوی ارتباطی اجتناب متقابل وجود ندارد (05/0>P). همچنین نتایج رگرسیون هم زمان نشان داد که (به غیراز الگوی اجتناب متقابل) الگوهای ارتباطی سازنده متقابل و توقع/کناره گیری و همچنین تحریف های شناختی باهم 1/33 % از واریانس دلزدگی زناشویی را تبیین می کنند.
با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی توان پیش بینی دلزدگی زناشویی را دارند و می توان آموزش و مداخله در بهبود تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی را به عنوان یک روش موثر در کاهش دلزدگی زناشویی به مشاورین و مسولین در امور مرتبط با خانواده پیشنهاد داد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.