نقش چینه نگاری مکانیکی در هندسه چین خوردگی، با استفاده از داده های زیر سطحی مطالعه ی موردی: تاقدیس های آغاجاری و پازنان (جنوب فروبار دزفول)
اهمیت چینه نگاری مکانیکی سنگها در جنبش شناسی چین ها از دیرباز مورد توجه زمین شناسان ساختمانی بوده است. دو پارامتر تغییرات رخساره رسوبی و ستبرای واحدهای کم قوام، نقش تعیین کننده ای در فعالیت توالی ها به عنوان افق های جدایشی ایفا می کنند. هدف این پژوهش، بررسی نقش چینه نگاری مکانیکی بر هندسه چین خوردگی در دو تاقدیس هیدروکربنی آغاجاری و پازنان در پهنه فروبار دزفول است. به همین منظور از برش های لرزه ای، اطلاعات چینه نگاری و نمودارهای پتروفیزیکی برخی از چاه های موجود در گستره و همچنین مطالعات چینه نگاری پیشین ناحیه دزفول استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سازند گرو یکی از سطوح اصلی جدایشی میانی در ساختار آغاجاری به شمار میآید و تاثیر بسزایی در کنترل هندسه چین خوردگی توالی پرقوام کرتاسه زیرین تا الیگومیوسن (سازندهای فهلیان تا آسماری) داشته است. سازند تبخیری دشتک و سایر سازندهای تبخیری کم قوام به سن ژوراسیک میانی- بالایی (عدایه، علن و سرگلو) نیز در ساختمان آغاجاری فعال بوده اند. در مقابل، در بیشتر بخش های ساختمان پازنان، سازند گرو با تغییر به رخساره کم ژرف تر همی پلاژیک و سازندهای ژوراسیک با تبدیل شدن به رخساره آهکی پرقوام سازند سورمه، ویژگی مکانیکی لازم را برای ایجاد سطوح جدایشی میانی نداشته اند. بر پایه ی شواهد موجود،مرز تغییر رخساره ی سازندهای یاد شده در گستره مورد مطالعه، از بین دو تاقدیس پازنان و آغاجاری عبور می کند. افزون بر این، به نظر می رسد که فعالیت بلندای هندیجان-ایذه نیز بر کنترل رخساره سازند گرو تاثیر داشته است. همچنین بر اساس ویژگی های هندسی و ارایه مدل مفهومی هندسی از تکوین این ساختارها، سبک چین خوردگی تاقدیس های یاد شده از نوع جدایشی گسل خورده نامتقارن پیشنهاد می گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.