عناصر زیباشناختی در گفتار: بر اساس رمان «جن زدگان» داستایفسکی
در مقاله حاضر به موضوع ارتباط و تعامل میان ادبیات و هنرهای تجسمی پرداخته می شود. نثر و نظم، هر دو از روش های خاصی برای تصویرسازی و تجسم جهان و انسان بهره می گیرند. در آنها مواردی چون توصیف رنگ و نور، شرایط محیط و فضای پیرامون که خاص یک نویسنده است؛ عناصر اکفراسیس و توصیف هنری، شیوه های به تصویر کشیدن شخصیت، فنون توصیف منظره و فضای داخلی و موارد دیگر از جایگاه و اهمیت زیادی برخوردار است. با مطالعه و تحلیل رمان «جن زدگان» داستایفسکی (1872-1871م.) می توان به این نتیجه رسید که شیوه های تجسمی داستایفسکی کاملا نمادین هستند. در بخشی از اثر، اپیزودی از نوع کاملا اکفراسیس (توصیف هنری) وجود دارد (خواب ستاوروگین در مورد عصر طلایی که از تابلو نقاشی کلوید لورین الهام گرفته شده است)، که نشان دهنده انسان شناسی نویسنده است. فضای پیچیده حاکم بر رمان نشان دهنده تلاقی مسیرهای زندگی شخصیت های این اثر است. از سوی دیگر، اشاره به رنگ ها بر غنای محتوای اثر افزوده است: برای مثال، ترکیب نمادین رنگ های سبز و قرمز که بارها در متن تکرار شده است. تحلیل پرتره شخصیت های این رمان نشان می دهد که حتی در این سطح هم، شخصیت ها و قهرمان های این اثر داستایفسکی، معمای پر رمز و رازی هستند که در نقطه مرکز نیروهای مخالف هم قرار دارند. در نتیجه، رمان «جن زدگان» را می توان به عنوان نمونه بارز هنر «نقاشی کلامی» و تلاش نویسنده در یافتن فنون و شیوه های نوآورانه در توصیف و به تصویر کشیدن جهان و انسان دانست.
داستایفسکی ، رمان «جن زدگان» ، کلام ، تجسم ، تصویرسازی ، پرتره و تصویر شخصیت ها ، منظره ، نماد
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.