ویژگی های شاخص بلاغی و محتوایی شطحیات بایزید
عارف گرچه لحظات و آناتی از عمر خویش را در عالم برتر ملکوت به سرمی برد که صباح و مساء و مکان ندارد و تهی از هرگونه کثرت است، هنگام نقل تجربیات خود از وحدت، ناچار از توسل به ابزارهای عالم کثرت که مفهوم و منطوق است می گردد و برای توصیف خاطرات خود، هم از زبان حقیقی و هم از زبان مجازی استعانت می جوید، با وصف این سخنان وی متناقض نما و نیازمند شرح و تاویل می گردد. بایزید بسطامی پس از شهود یگانگی نفس فردی خویش با نفس کلی یا نامتناهی از عروض احوال و تجارب گوناگونی گزارش کرده که زبان وصف او را هنری و جمال شناسانه و گزاره های عارفانه اش را از منظر برخی بی معنی و از منظر گروهی حقیقت ولی غیرقابل نفی و اثبات ساخته است. وی در توصیفات خود از عالم وحدت محض، از زبان حقیقی و مجازی و انواع صور خیال چون تشبیه، استعاره، نماد و... بهره می جوید و با ابزارهای بلاغی مخاطب مبتدی سلوک را با شهود حق، مرتبه اللهی انسان، لامکانی و لازمانی عالم ورای حد تقریر آشنا می سازد. سخنان شطح آمیز، گرچه برای ارزش استحسانی و زیبایی های شاعرانه از زبان وی سرریز نکرده اند، دارای تصاویر خیالی پنداری و پدیداری اند. این مقاله بر آن است تا ویژگی های ساختاری شاخص شطحیات وی را از نظر بلاغی و محتوایی بررسی نماید.
بایزید ، شطح ، تاویل ، شبه استعاره ، متناقضنمایی ، نماد
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.