پژوهشی تطبیقی درباره انسان از دیدگاه مولوی و اسپینوزا
انسان موجودی است که از دیرباز توجه اندیشمندان را به خویش معطوف ساخته و از جهات گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. عرفا و فلاسفه نیز، هر کدام به این موضوع پرداخته اند، لیکن دست یابی به تعریفی که تفاوت های لفظی و ظاهری آنان را در این حوزه خاتمه بخشد بس دشوار است. باوجود این، پرداختن به این مساله برای تقریب دیدگاه اندیشمندانی که دراین باره اندیشیده اند، لازم و ضروری به نظر می آید. در این مقاله پژوهشگر بر آن است که در راستای تبیین این مفهوم، به بررسی ضعف و قوت انسان در اندیشه مولوی و اسپینوزا که از برجسته ترین چهره های اندیشه بشری اند بپردازد و برخی از وجوه تشابه«انسان کامل» مولوی و «انسان عاقل» اسپینوزا را موردبررسی و تحلیل قرار دهد و با بهره بری از نگرش این دو متفکر، نشان دهد چگونه انسان ضعیفی که اسیر پنجه عواطف و هواجس نفسانی است به فضیلت و سعادت دست می یابد و به والاترین مقام انسانی نایل می شود.
انسان ، مولوی ، اسپینوزا ، عواطف ، هواجس نفسانی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.