نقد ساختاری کتاب اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم، براساس مدل های تحلیل محتوای توصیفی و ارتباطی
کتاب درسی به لحاظ ساختاری شاخص هایی دارد که درسی بودن آن را نشان می دهد. در این ساختار، هر درس باید حداقل دارای معیارهای اهداف، مقدمه یا پیش سازمان دهنده، متن، خلاصه، تمرین و منابعی برای مطالعه بیشتر - در حد مطلوب - باشد؛ در غیر آن، سطح کیفی آموزش کاهش می یابد. بنابراین، یکی از شیوه های اصلی برای ارزیابی کیفیت کتاب های درسی، نقد و بررسی آن ها به لحاظ شاخص های ساختاری است. از آنجا که «درس اخلاق اسلامی» از دروس عمومی دانشجویان در کلیه رشته های دانشگاهی است، در مقاله حاضر یکی از کتاب های نگارش یافته در این زمینه نقد شده و آن، اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم، اثر مهدی علیزاده و جمعی از پژوهشگران است که در سال 1389 تالیف کرده اند. روش استفاده شده برای نقد کتاب، روش تحلیل محتوای کمی است. این تحلیل دارای هفت مدل در دو حوزه توصیفی و ارتباطی بوده، اما تنها امکان اجرای پنج مدل وجود داشت. نتایج پژوهش نشان می دهد که کتاب مورد نظر به رغم برتری نسبت به کتاب های هم تراز، به لحاظ ساختاری، دارای اشکالات جدی و نیز فاقد بخش های مهم مقدمه، خلاصه و منابعی برای مطالعه بیشتر است. براساس تحلیل محتوای توصیفی، 89 درصد اهداف و 36 درصد تمرین ها مطلوب نیستند و براساس تحلیل محتوای ارتباطی، 92 درصد اهداف با محتوا مرتبط اند؛ اما میان 35 درصد اهداف با تمرین ها ارتباطی وجود ندارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.