نمودهای طبیعت گرایی در شعر فروغ فرخزاد
طبیعت در شعر فروغ بازتاب گسترده و متنوعی دارد. فروغ نگران ابتذال و نابودی طبیعت در برابر هجوم صنعت و مدرنیزم و در نتیجه، بیگانگی انسان امروز با طبیعت است. از اینرو در شعرش به شکلهای گوناگون از طبیعت یاد میکند و از این طریق میخواهد انسان بیگانه و گریزان از طبیعت را دوباره با آن آشتی دهد و پیوندهای گمشده ی او با طبیعت را یادآور شود. این مقاله به بررسی مواجههی فروغ با طبیعت و چگونگی بازتاب طبیعت و عناصر آن در شعر وی میپردازد و آن را در هفت گونه دسته بندی میکند.
فروغ فرخزاد ، طبیعت ، مدرنیزم ، انسان ، زوال و ویرانی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.