آموزش معکوس؛ پاسخی به فلاکت اثربخشی یادگیری
انتخاب شیوه آموزش مناسب گامی مهم در جهت یادگیری تلقی میشود. متولیان آموزشهای سازمانی، همواره به یافتن شیوههای جدید برای یادگیریاثربخش علاقهمند بودهاند. پژوهش حاضر در صدد است تا با سنجش و مقایسه و اولویتبندی اثربخشی شیوههای سنتی، ترکیبی و معکوس، در بهبود یادگیری زبانانگلیسی گام بردارد.
پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت، کاربردی و از نظر روش، نیمهآزمایشی و طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل معادل میباشد. جامعه و نمونه آماری شامل 66 نفر از کارکنان یک سازمان ایرانی بوده است که براساس نتایج نیازسنجی آموزشی، ملزم به حضور در دوره آموزش زبانانگلیسی شدهاند. دادهها از طریق آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین و انحراف معیار، F تحلیل واریانس یکراهه(آنوا) و آزمون تعقیبی شفه با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شده است.
یافتههای پژوهش حاکی از وجود تفاوت معنادار بین سه گروه میباشد و رتبهبندی شیوهها از نظر میزان اثربخشییادگیری از بالاترین به پایینترین سطح شامل: 1)شیوه معکوس2)شیوه ترکیبی3) شیوه سنتی میباشد.
نتایج پژوهش نشان داد که علیرغم اثربخشی بالای شیوه معکوس نسبت به سایر روشها، برخی از تفاوتهای فرهنگی نظیر رجحان خانواده، اعیاد و رسم و رسوم بر آموزش مانع از تخصیص زمان کافی به آموزش در منزل میگردد که ریشه در فرهنگ دیرینه ایرانیان دارد، همچنین در جهت پذیرش تکنولوژی و سایر نارساییهای مترتب؛ اقدامات اصلاحی پیشنهاد گردید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.