کارکرد تقابل های دو گانه در مثنوی مولوی
تقابلهای دوگانه یکی از رویکردهای شتتاعران و نویستتندگان برای بیان اندیشتته های و افکارشتتان استتت. در این رویکرد، براستتاس نظریه تقابلهای دوگانه، برای پی بردن به افکار، اندی شه ها و ایدیولوژی شاعران و نوی سندگان که در این دوگانگی ها نهفته است، باید آنها را کنار یکدیگر قرار داد و سپس با مد نظر قرار دادن تفاوتها و شباهتها به معنای آنها پی برد. مثنوی موالنا یکی از آثار ادبی ا ست که با بهره گیری از تقابلهای دوگانه، بسیاری از تفکرات متافیزیکی و ماورایی در آن مطرح شده است. این پژوهش با رویکردی توصتتیفی-تحلیلی، مثنوی موالنا را بر استتاس نظریه تقابلهای دوگانه کاویده استتت. یافته های پژوهش بیانگر آن استتت که موالنا با مطرح کردن تضادها و دوگانگی ها در مثنوی به صتتورت آشکار، تلاش میکند با رویارو کردن آنها، بین تقابلها ارتباط معنایی برقرار کند و یا به ارتباط معنایی جدید بر سد. وی با رویاروکردن عقل و عشق، دنیا و آخرت، ج سم و روح، صورت و معنا، پیر و ستالک و . . . نظام فکری عرفانی خویش را بر تقابلهای دو تایی بنیان میکند و نشتان میدهد این آموزه ها فراتر از اندیشه های حسی و مادی است
ساختارگرایی ، تقابلهای دوگانه ، مولوی ، مثنوی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.