بین الملل گرایی تهاجمی ایالات متحده و طرح معمای امنیتی جمهوری اسلامی برای مقابله با این تئوری در منطقه غرب آسیا
تغییر در توازن دفاع - تهاجم (امنیت - قدرت) تاثیر قابل ملاحظه ای بر بروز جنگ و بی نظمی در سیستم بین الملل دارد، عواملی که سهولت عملیات های تهاجمی را افزایش داده و یا هزینه چنین عملیات هایی را نسبت به عملیات های دفاعی کاهش می دهد، سبب افزایش احتمال جنگ و بحران شده است. زمانی که تهاجم برتری دارد، رفتارها نیز تهاجمی می شوند (قدرت) و زمانی که دفاع برتری می یابد دولت ها کمتر در مورد مقاصد رقبا نگران می باشند (امنیت). جمهوری اسلامی با افزایش درآمد ناشی از قیمت نفت و همچنین آزاد شدن قسمتی از منابع مالی بلوکه شده بعد از برجام، درصدد افزایش توان نظامی و موشکی خود برآمد (تهاجم- قدرت)، همچنین برای تامین امنیت در محیط پرآشوب و ناامن منطقه با طرح کمربند امنیتی برای خود (دفاع- امنیت، تهاجم-قدرت) جهت نیل به اهداف و استراتژی خود گام برمی دارد. سوال این است که بین المللگرایی تهاجمی ایالات متحده بعد از یازدهم سپتامبر 2001 تاکنون چه تاثیری بر سیاست خارجی ایران در منطقه گذاشته است؟ پاسخ موقتی به سوال فوق را می شود این طور مطرح نمود که فشارهای آمریکا بعد از یازدهم سپتامبر تاکنون یکنواخت نبوده و سیاست خارجی ایران را به سمت یک نوع استراتژی تهاجم - تدافع سوق داده است که در ادامه بهطور مفصل به تفسیر این ایده خواهیم پرداخت. نگارنده با روش کیفی و رویکرد توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخ به سوال فوق و اثبات فرضیه خود از طریق داده های مورد بحث خواهد بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.