مطالعه تطبیقی برنامه های آموزش خلاقیت به دانش آموزان دوره ابتدایی ژاپن ، کره جنوبی و سنگاپور: درس هایی برای ایران
هدف از این مطالعه بررسی تجربیات آموزش خلاقیت در مدارس ابتدایی ژاپن ، کره جنوبی و سنگاپور به منظور ارایه پیشنهادات مفید برای سیاست گذاران آموزشی نظام آموزشی ایران است. پژوهش حاضر ، تحقیقی کیفی ، غیر تجربی و تطبیقی با استفاده از رویکرد چهار مرحله ای جورج بردی و روش توافق جان استوارت میل می باشد. واحد مشاهده کلان (کشور) و استراتژی انتخاب نمونه مورد مطالعه "نظام های مشابه ، نتایج مشابه" است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در هر سه کشور و به ویژه در دو دهه گذشته ، سیاست گذاران آموزش و پرورش بر کمرنگ شدن اقتدار نظام امتحان- محور و جایگزین سازی آن با سیستم فراگیر-محور مبتنی بر آموزش خلاقیت تمرگز کرده اند.همچنین شباهت های موجود بین نظام های اجتماعی هر سه کشور باعث شده است که عملکرد فعلی محیط های آموزشی (مدارس و کلاس ها) آنان نیز شباهت بسیار با یکدیگر داشته باشد. دیگر یافته های تحقیق نشان می دهند که در هر سه کشور ، طرح های ملی متعددی با محوریت تربیت فراگیر خلاق توسط سیاست گذاران آموزشی تصویب شده است . علیرغم این شباهت ها ، باید گفت موفقیت در طرد نظام امتحان- محور و اتخاذ رویکردهای جدید یاددهی - یادگیری در هر سه کشور یکسان نیست. برای سیاست گذاران آموزشی ایران ، یافته های تحقیق می تواند حاوی این پیام باشد که طرد نظام امتحان - محور بدون وجود بستر مناسب اجتماعی ، دربردارنده خطراتی خواهد بود.
خلاقیت ، دوره ابتدایی ، ژاپن ، سنگاپور ، کره جنوبی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.